43
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

«معرفتی محقّقانه و منتسب به دین که مجتهدانِ متعهّد، عهده‌دار آن هستند».۱

ب) تعریف به منابع: چنان‌که برخی آن را به «معارف مستفاد از کتاب و سنّت»۲ و یا «تمام گزاره‏های گرفته شده از شریعت»۳ تعریف کرده‌اند.

ج) تعریف به موضوع: شهید مطهری، چند تعریف برای معرفت و علمِ دینی به‌دست می‌دهد که می‏توان این تعاریف را در زمره تعریف به موضوع به شمار آورد. به‌گفته ایشان، معرفت و علمِ دینی را می‏توان به موضوع و مسائلی اطلاق کرد که در زمره اصول و فروع دین قرار می‏گیرند. ایشان معتقد است که حتّی می‏توان علاوه بر آن، علوم مقدّماتی آن‌ها، مثل ادبیاتِ عرب و اخلاق علمی و… را در معرفت دینی داخل کرد و یا تمام علوم واجب اسلامی را داخل کرد؛ علومی که تحصیل آن‌ها هرچند به نحو واجب کفایی، بر مسلمین لازم باشد و حتّی می‏توان معرفت دینی را به هر دانشی اطلاق کرد که در حوزه‏های فرهنگی اسلامی رشد و نمو یافته باشد چه اینکه از نظر اسلام، تحصیل آن علوم واجب باشد و چه نباشد و اعم از تحصیل آن علم از نظر اسلام ممنوع باشد چه ممنوع نباشد.۴

می‌توان برخی تعریف‏های ذکر شده از عبدالکریم سروش را نیز از همین نوع برشمرد: همچون تعریف معرفت دینی به شناخت کتاب و سنّت، آگاهی از اصول و فروع، محصول شناخت دین و شریعت.۵

به نظر می‏رسد که می‏توان تعریف مناسبی از معرفت دینی با لحاظ موضوع آن ارائه کرد. معرفت دینی، هر نوع دانشی است که متعلّق آن، از موضوعات

1.. جوادی آملی، شريعت در آينۀ معرفت: ص۹۹؛ فیروزجائی، «ارزش و اعتبار معرفت دینی از منظر جریان‏های فکری» ص۳۸.

2.فیروزجائی، «ارزش و اعتبار معرفت دینی از منظر جریان‏های فکری» ص۴۲؛ سروش، قبض و بسط تئوریک شریعت: ص۳۲۲ ـ ۳۴۸.

3.. خسروپناه، کلام جدید: ص۶۹.

4.. مطهرى، مجموعه آثار: ج۵ ص۳۵ ـ ۳۸.

5.. سروش، قبض و بسط تئوریک شریعت: ص۱۵۷ و ۲۰۶ و ۳۷۹ ـ ۳۸۶.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
42

این بزرگان در مقام تعریف معنای عرفی اعتقاد بر آمده‏اند؛ چنان‌که عبارت فیّاض لاهیجی نیز بدان تصریح دارد:

۰.الاعتقاد و هو فى اللغة «العقد على الشیء بالقلب» و فى العرف «التصدیق الجازم» و فى الشرع «الحکم الشرعى الغیر المتعلّق بالعمل» کما عرفت فى المقدّمة، و هو المراد هیهنا.۱

۰.واژه اعتقاد در لغت، به معنای دل سپردن به چیزی است و در معنای عرفی خود، به معنای تصدیق جازم است و در اصطلاح شرعی آن، به معنای حکم شرعی است که به عمل تعلّق نگرفته است. در این جا (مسائل کلامی)، اعتقاد به همین معنای شرعی آن مقصود است.

همان گونه که در متن تصریح شده است، برای اعتقاد سه معنا و اصطلاح وجود دارد: معنای لغوی، عرفی و شرعی.

مقصود از اعتقاد در نوشتار حاضر، همین معنای شرعی دینی است؛ یعنی احکامی که اوّلاً و بالذّات به عمل خارجی تعلّق نگرفته و به عمل قلبی مربوط است. متعلّق این اعتقادات نیز امور پنج‌گانه اصول دین،۲ شامل توحید، عدل، نبوّت، معاد و امامت است.

معرفت دینی

ترکیب دو واژه «معرفت» و «دین» نیز مانند خود این واژه‌ها مصدر است، تعریف‏های متفاوت و مختلفی دارد. از همین رو، «معرفت دینی» با نگاه‏های مختلف به صورت‏های گوناگون تعریف شده است. از جمله:

الف) تعریف به روش: بنا بر این رویکرد، معرفت دینی عبارت است از:

1.. فيّاض لاهيجى‏، شوارق الإلهام: ج۱ ص۱۴.

2.. برای اصول دین، تعاریف و مصادیق متعدّدی ذکر شده است که در ادامۀ همین فصل، به تفصیل بدان پرداخته خواهد شد.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 25603
صفحه از 435
پرینت  ارسال به