405
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

۰.و نقل است که همان مرد پرسید: «اى أمیرالمؤمنین! آن قضا و قدرى که مذاکره مى‏فرمایید، چیست؟». فرمود: «قضا و قدر عبارت است از امر پروردگار به طاعت، و نهى از معصیت، و توانایى دادن به بندگان براى اعمال نیکو و ترک افعال زشت، و یارى کردن و توفیق دادن در راه تقرّب به او، و کمک نکردن به افرادى که راه معصیت را مى‏پیمایند، و وعده‏هاى موافق دادن، و عواقب سوء اعمال مخالف را متذکّر شدن، و ترغیب و تشویق نمودن و تحذیر و تخویف کردن. و همه این معانى قضاى خداوند در افعال، و قدر او در کردار ما است. و امّا جز این معانى را گمان مکن؛ زیرا گمان در آن موجب بطلان اعمال تو خواهد شد». آن مرد گفت: «اى أمیرالمؤمنین! مرا راحت نمودى، خدا آسوده خاطرت گردانَد!».


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
404

وَ رُوِی أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْقَضَاءِ وَ الْقَدَرِ فَقَالَ: «لَا تَقُولُوا: وَکَلَهُمُ اﷲ عَلَى أَنْفُسِهِمْ فَتُوَهِّنُوهُ. وَ لَا تَقُولُوا: أَجْبَرَهُمْ عَلَى الْمَعَاصِی فَتُظَلِّمُوهُ. وَ لَکِنْ قُولُوا: الْخَیرُ بِتَوْفِیقِ اﷲ وَ الشَّرُّ بِخِذْلَانِ اﷲ وَ کُلٌّ سَابِقٌ فِی عِلْمِ اللَّه».۱

روایت شده است که از آن حضرت معناى قضا و قدر را پرسیدند. فرمود: «نگویید که خدا مردم را به خودشان وا گذاشته و امور را به ایشان واگذار کرده، که این توهین به مقام مقدّس اولوهیت است. و نگویید خدا مردم را مجبور به معصیت نموده، که این نسبت ظلم به پروردگار است. بلکه بگویید: اعمال خیر به یارى و توفیق خداوند است، و اعمال شرّ و بد در نتیجه سلب توفیق خداوند از انسان سر مى‏زند، و باید توجّه داشت که تمام این امور در مرحله علم خداوند ثبت و نوشته شده است».

در این روایت به صراحت تأکید می‏شود که نباید قدرت خداوند را محدود دانست. از طرفی هم نباید با عمومیت دادن به قدرت خداوند، به جبر معتقد شد. بلکه در عین این‌که عمومیت قدرت الهی را می‏پذیریم، باید معتقد شویم که اعمال و معاصی بندگان به خود آن‌ها منتسب است. همچنین روایت زیر می‏تواند گویای مخالفت آموزه قضا و قدرِ برآمده از روایات، با ترویج جبرگرایی از جانب حکومت‏ها و تفسیر به رأی مذکور است:

۰.وَ رُوِی أَنَّ رَجُلًا قَالَ: «فَمَا الْقَضَاءُ وَ الْقَدَرُ الَّذِی ذَکَرْتَهُ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ؟». قَالَ: «الْأَمْرُ بِالطَّاعَةِ وَ النَّهْی عَنِ الْمَعْصِیةِ وَ التَّمْکِینُ مِنْ فِعْلِ الْحَسَنَةِ وَ تَرْکِ الْمَعْصِیةِ وَ الْمَعُونَةُ عَلَى الْقُرْبَةِ إِلَیهِ وَ الْخِذْلَانُ لِمَنْ عَصَاهُ وَ الْوَعْدُ وَ الْوَعِیدُ وَ التَّرْغِیبُ وَ التَّرْهِیبُ. کُلُّ ذَلِکَ قَضَاءُ اﷲ فِی أَفْعَالِنَا وَ قَدَرُهُ لِأَعْمَالِنَا. وَ أَمَّا غَیرُ ذَلِکَ فَلَا تَظُنَّهُ فَإِنَّ الظَّنَّ لَهُ مُحْبِطٌ لِلْأَعْمَالِ». فَقَالَ الرَّجُلُ: «فَرَّجْتَ عَنِّی یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ! فَرَّجَ اللّهُ عنکَ».۲

1.. طبرسى، الإحتجاج: ج۱ ص۲۰۹.

2.. طبرسى، الإحتجاج: ج۱ ص۲۰۹.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 26630
صفحه از 435
پرینت  ارسال به