در این روایت، به مفاد میثاق (توحید و نبوّت) اشاره شده است. اخذ پیمان بر چیزی، فرع بر شناخت آن است. پس به دلالت التزامی، معرفت به خداوند و پیامبران او، در آن عالم وجود داشته که از مردم نسبت به پذیرش و اقرار به آن پیمان گرفته شده است.
در روایتی نقل شده است که جابر از امام باقر علیه السلام درباره وجه تسمیه حضرت علی علیه السلام به «امیرالمؤمنین» سؤال کرد و حضرت فرمود:
اﷲ سَمَّاهُ وَ هَکَذَا أَنْزَلَ فِی کِتَابِهِ: (وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ) وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولِی وَ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ.۱
خداوند اين لقب را به او داده و در کتابش چنين فرموده است: (چون پروردگارت از پسران آدم، از پشتهايشان، نژادشان را بر گرفت و آنها را بر خودشان گواه گرفت که مگر نه اين است که من پروردگار شما هستم) و محمّد فرستاده من و على امير مؤمنان است؟!
در این روایت نیز به مفاد عهد و پیمان، به صورت تفصیلی اشاره شده است که علاوه بر توحید، نبوّت و امامت هم در آن گنجانده شده است. به همین جهت، در روایات بر نقش امام تأکید فراوان شده و از بندگان درخواست شده است تا نسبت به امامان، شناخت و محبّت داشته باشند. در جوامع روایی، به اوصاف و جایگاه انبیا و امامان اشاره شده است، مثل اینکه آنها خلیفه خداوند هستند، امام اهل زمین هستند، آنها شاهد بر خلقاند و... .۲ میتوان روایت امام رضا علیه السلام را نیز شاهد بر این امر دانست که فرمود:
مَنْ سَرَّهُ أَنْ ینْظُرَ إِلَى اﷲ بِغَیرِ حِجَابٍ وَ ینْظُرَ اﷲ إِلَیهِ بِغَیرِ حِجَابٍ فَلْیتَوَلَّ آلَ مُحَمَّدٍ وَ لْیتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّهِم.۳