349
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

دست خود می‌نویسند و سپس می‌گویند: «این از نزد خدا آمده است» تا با آن، بهایی ناچیز بستانند. پس وای بر آنان از آنچه دستانشان نوشت، و وای بر آنان از آنچه به چنگ می‌آورند!. سپس فرمود:

اينان قوم يهود بودند که سرِ خود، صفتی را به محمّد صلی الله علیه و آله نسبت دادند؛ در حالی که خلاف ويژگی‏های آن حضرت بود. آنان به مردم نادان گفتند: «پيغمبر آخرالزّمان، بلندقد، تنومند، فربه و… است»؛ در حالی که چنين نبود. می‏گفتند: «پيغمبر آخر الزّمان، پانصد سال ديگر ظهور خواهد کرد…». قصد آنان از گفتن اين ياوه‏ها، ابقای رياست خود بر ضعيفان بود و نفس خود را از رنج خدمت به رسول خدا صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام و اهل‌بيت علیهم السلام و خاصّان ايشان باز می‏داشتند. پس خداوند عزّ و جلّ فرمود: (وای بر آنان، از آنچه با دست خويش نوشتند و وای بر آنان از آنچه به دست می‏آورند!).

سپس حضرت فرمود: مردی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: «مردم يهود، از تورات همان را می‏دانند که از علمای خود شنيده‏اند. پس راهی جز تقليد برای آنان نمی‏ماند. اگر تقليد آنان از علمای خود قبيح است، چرا تقليد ما از علمای دين خود قبيح نباشد؟». حضرت فرمود: «ميان عوام و علمای ما و عوام و علمای يهود، از جهتی فرق و تفاوت است و از جهتی برابری. جهت برابر، اين است که خداوند، تقليد عوام ما را نيز مذمّت کرده است، همان‌گونه که عوام و علمای يهود را سرزنش فرموده است؛ امّا عوام يهود، از دروغ‏گويی و حرام‏خواری و ستمگری و دين‏فروشیِ علمای خود خبر داشتند و با وجود اين، دست از تقليد و پيروی از ايشان بر نداشتند… اگر عوام امّت ما نيز علمای فاسق و دنياپرست را تقليد کنند، همان حکم را دارند…».۱

1.. طبرسى، الإحتجاج: ج۲ ص۵۴۹ ـ ۵۵۳ (با تلخيص).


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
348

(وَ إِذا قيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اﷲ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ).۱

و هنگامی که به آنان گفته می‏شود: از آنچه خدا فرو فرستاده است، پيروی کنيد، می‏گويند: «بلکه ما از آن چیزی پیروی می‌کنیم که پدران خود را بر آن يافته‏ايم». آيا اگر پدرانشان چيزی نفهميده و [به هدايت و ايمان] راه نبرده باشند [باز کورکورانه از ايشان تقليد و پيروی می‏کنند]؟!.

قبح تقلید از روی تعصّب، فطری است و حتّی نیاز به تعلیم ندارد. در روایتی که در صفحات پیشین از امام حسن عسکری علیه السلام نقل کردیم نیز به همین مطلب اشاره شده است. آن حضرت درباره آيه (وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا يَعْلَمُونَ الْکِتابَ إِلاَّ أَمانِيَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ)؛ از میان آنان (یهودیان) افرادی امّی هستند که از کتاب [ِ آسمانی] چیزی جز آرزوهای بیهوده نمی‌دانند و تنها گمان‌پردازی می‌کنند.۲ فرمود:

امّی، منسوب به مادر خویش است؛ يعنی مانند زمانی که از شکم مادرش خارج می‏شد، خواندن و نوشتن نمی‏داند. مراد از «کتاب» که آن را نمی‏دانند، کتابی است که از آسمان نازل شده است، نه کتاب دروغين؛ امّا آنان تمييز نداده، «آرزوهای بيهوده» را کتاب و کلام خدا پنداشتند. يعنی فقط چیزی را می‏پذيرفتند که بزرگانشان می‏گفتند. از اين رو، پيامبر خدا را تکذيب کردند؛ با این‌که تقليد از پيشوايان بر آنان حرام شده بود.

در این‌جا، امام حسن عسکری علیه السلام آیه بعد را قرائت فرمود: (فَوَيْلٌ لِلَّذينَ يَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَيْديهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اﷲ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَليلاً فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَيْديهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَکْسِبُونَ۳ پس وای بر کسانی که کتاب را با

1.. بقره: آیۀ ۱۷۰.

2.. بقره: آیۀ ۷۸.

3.. بقره: آیۀ ۷۹.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 26565
صفحه از 435
پرینت  ارسال به