داوریِ او را امضا کرد. مگر نمیدانيد که اميرالمؤمنين علیه السلام به آن دو حَکَم (عمرو عاص و ابو موسی)، دستور داد که بر پايه قرآن داوری کنند و شرط فرمود که بر خلاف قرآن نباشد؟ آن گاه که به او گفتند: «تو کسی را بر خود داور کردی که به زيان تو حکم کند»، فرمود: «من بندهای را داور نکردم، بلکه من کتاب خدا را به داوری برگزيدم…».۱
خوارج، با این پیشفرض که حکمیت غیر خدا موجب کفر است، فتوا به کفر حضرت امیرالمؤمنين علیه السلام دادند و خود را محق دانستند که از ايشان بخواهند توبه کند! همین انديشه خطا، در میان پیروان بعدیِ خوارج نیز رسوخ داشت و امام باقر علیه السلام با احتجاج مذکور، در مقام اصلاح آن بود تا عقلشان را خاضع و برای شکوفايی مهیّا کند.
۲ - ۲. بازداری از بردگی فکر و تقلید کورکورانه
تقليد کورکورانه مانع آزادی عقل و انديشه میشود. بر اين اساس، خداوند از کسانی که در پی تحقيق و بررسی حقايقاند و پس از جستوجوی کامل، بهترينها را انتخاب میکنند، تمجيد و تعريف میکند و میفرمايد:
(فبشّر عبادِ * الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذينَ هَداهُمُ اﷲ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ).۲
مژده بده به بندگانم، آنان که همه سخنان را میشنوند و از نيکوترين و زيباترينِ آنها پيروی میکنند. آنان کسانی هستند که خدا هدايتشان کرده است، و ايشان بهواقع خردمنداناند.
همچنین خداوند متعال، به مقلّدانی که با عقولِ ديگران میانديشند و به پایبندی بر عادات و رسوم گذشتگان تعصّب میورزند، هشدار میدهد و میفرمايد: