333
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

آماده می‏سازد. انبیا نيز با تعالیم آسمانی خود، انسان را آماده می‏کنند تا آنچه را در مدرسه فطرت آموخته است، آشکار کند.۱

بنابراين، معارف ربُوبی در فطرت انسانی به نحو اقتضا و استعداد موجود است، ولی حجاب‏های ظلمانی آن را پوشانده‏اند و پیامبران الهی، آن معارف را رونمايی می‏کنند.۲ بر وجود این استعداد و امر اقتضایی، آیات قرآنی صراحت دارند، همچون:

(وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها، فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها، قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها، وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها).۳

و سوگند به جان آدمی و آن که آن را موزون برآورد و بدکاری و پرهیزگاری‌اش را به او الهام کرد، که هر کس جان را پاک بدارد، رستگار است و هر کس آلوده‌اش سازد، زیان‌کار است.

به اعتقاد بسیاری از مفسّران، خداوند در انسان قوّه تشخیص خیر و شر و منفعت و ضرر را قرار داده است که از آن به «عقل» تعبیر می‏شود. همچنین خداوند برخی از امور مربوط به شئون زندگی فردی و اجتماعی را به انسان الهام کرده است که از آن به «فطرت» یاد می‏کنند. این دو عامل، قواعد و اصول را بر رفتارهای انسانی حاکم می‏کنند و جامعه بشری را نظم و شکل می‏دهند؛ ولی همین قواعد عقلی و امور فطری، به مرور زمان دچار انحراف و ضعف می‏شوند و انسان از حلّ مشکلات خود ناتوان می‏گردد. از همين جا نیاز به رسل الهی پديد می‏آيد، تا دفائن عقول را اثاره کنند و انسان‌ها را به سعادت برسانند.۴

1.. سبحانی، الإلهيات على هدى الکتاب و السنّة و العقل: ج۳ ص۴۴ ـ ۴۶؛ همو، الفکر الخالد فی بيان العقائد: ج۱ ص۱۶۰ ـ ۱۶۱.

2.. سبزوارى، مواهب الرحمان فی تفسير القرآن: ج۳ ص۲۶۲ و ج۴ ص۴۵۶.

3.. شمس: آیۀ ۷ ـ ۱۰.

4.. سبزوارى، مواهب الرحمان فی تفسير القرآن: ج۴ ص۴۵۶؛ ابن عاشور، التحرير و التنوير: ج۳۰ ص۳۲۶؛ نجفى خمينى، تفسير آسان: ج۱۸ ص۲۹۴؛ ابن عربى، تفسير ابن عربى: ج۱ ص۴۳۵؛ حسينى شاه عبدالعظيمى، تفسير اثنا عشرى: ج۱۸ ص۲۲۹؛ قرشى، تفسير احسن الحديث: ج۱۲ ص۲۴۵؛ مغنيه، تفسير الکاشف: ج۷ ص۵۷۱؛ زحيلى، التفسير المنير فى العقيدة و الشريعة و المنهج: ج۳۰ ص۲۵۹ ـ ۲۶۰؛ حجازى، التفسير الواضح: ج۳ ص۸۶۸ ـ ۸۶۹؛ طنطاوى، التفسير الوسيط للقرآن الکريم: ج۳ ص۲۸۸۳ ـ ۲۸۸۴؛ عاملى، تفسير عاملى: ج۸ ص۵۸۴؛ نيشابورى، تفسير غرائب القرآن و رغائب الفرقان: ج۹ ص۵۰۸؛ فضل الله، تفسير من وحى القرآن: ج۲۴ ص۲۸۳؛ سبزوارى نجفى، الجديد فى تفسير القرآن المجيد: ج۷ ص۳۷۴؛ سیّد قطب، فى ظلال القرآن: ج۵ ص۳۹۱۷ ـ ۳۹۱۸؛ امين، سيده نصرت، مخزن العرفان در تفسير قرآن: ج۱۵ ص۱۵۳؛ ملا صدرا، مفاتيح الغيب: ج۳۱ ص۱۷۷؛ حائرى تهرانى، مقتنيات الدرر و ملتقطات الثمر: ج۲ ص۱۵۷؛ طباطبایی، الميزان فى تفسير القرآن: ج۲۰ ص۲۹۷ ـ ۲۹۸.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
332

او بدين گونه فرستادگان خويش را در ميان مردمان بر انگيخت، و پيامبران خود را پياپی در ميان اقوام مبعوث کرد، تا پای‌بندی به پيمان خدايیِ فطرت را از مردمان بخواهند، و نعمت‏های فراموش‏شده خدا را به ياد آنان آورند. و با رساندن پيام، حجّت را بر آنان تمام کنند، و آنچه را که در عقل و ضمير انسان‏ها پوشيده مانده است (شناخت‏ها و دريافت‏های فطری و وجدانی) همه را بيرون آورند و آشکار سازند.

شاهد مثال، عبارتی است که می‌فرماید: «آنچه را در عقل انسان‏ها پوشيده مانده، بيرون آورند». حضرت امیر علیه السلام در این عبارات، از یک استعاره بسیار لطیف و زیبا استفاده فرموده و گوهرهای خرد و نتایج اندیشه را که در وجود انسان حالت بالقوّه دارد، به گنجینه‏های «نهفته»ای تشبیه کرده است که باید استخراج شود، و انبیا را آماده‏ساز نفوس و استخراج‏کننده و ظاهر‏سازنده گوهر اندیشه انسانی معرّفی می‏کند و نسبت «برانگیختن افکار» را به آن‌ها می‏دهد که با مقام نبوّت و بعثت و برانگیخته شدن نیز تناسب تام دارد.۱

در واقع، آن حضرت انسان را موجودی می‏شناساند که گنجینه‏های عقول و نورهای معرفت، در درون وی نهفته است و این دفائن عقول نیازمند اثاره‏گری است که این اسرار مدفون را شکوفا کند. اثاره‏گری نيز فعل انبیا است. پس انبیا در این فرض، نقش تذکّری دارند، نه تعبّدی؛ زیرا در این گونه موارد، هر اصل و معرفتی که پیامبر در صدد القای آن باشد، در نهاد انسان به قضای الهی نهاده شده است؛ هرچند خود انسان از آن غافل است و بدون توجّه دادن، ملتفت آن نمی‏شود. آیت اﷲ سبحانی در تبیین این امر، از مثالی استفاده کرده، می‏گويد:

مَثَل انبیا، مَثَل کشاورزی است که اگرچه خالق میوه در درخت نيست، امّا زمین را آبياری می‏کند و آن را برای باور شدن و ثمر دادن درخت،

1.. بحرانی، شرح نهج البلاغة: ج۲ ص۲۰۲؛ آملى، سیّد حيدر، تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم: ج۲ ص۳۰۶؛ مطهرى، مجموعه آثار: ج۳ ص۶۰۷ ـ ۶۰۸.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 25905
صفحه از 435
پرینت  ارسال به