321
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

انجام دادن آن افعال و پی‌گیری غایت، به کمال برسد؛ امری که با غنای بالذّات خداوند جمع نمی‏شود.۱

در برابر این گروه، متکلّمان امامیه و معتزله می‌گویند: هرچند چنین معنایی از غایت، در خداوند راه ندارد؛ ولی نمی‏توان غایت نداشتن فعل خداوند را نیز نتیجه گرفت. این گروه از متکلّمان، با برقراری تلازم میان غایتمندی فعل خداوند و حکمت الهی در صدد اثبات این مهم بر آمده‏اند. آن‌ها معتقدند که هرچند غایت، به معنای فوق در افعال خداوند قابل تصوّر نیست؛ ولی نباید افعال خداوند را خالی از مصالح و منافعی دانست که به بندگان می‏رسد. به عبارت دیگر، غایت گاه به فاعلیت فاعل اثر بر می‏گردد و در آن تأثیر می‏گذارد و گاه این منفعت و غایت به بندگان می‏رسد. بله، درباره خداوند معقول نیست که غایت به فاعل برسد، چون مستلزم نقص در ذات خداوند است؛ ولی این بدان معنا نیست که فعل خداوند از هر‏گونه غایتی خالی باشد، بلکه می‏توان با در نظر گرفتن صفت حکمت الهی، چنین استنباط نمود که فعل خداوند غایتمند است و این غایت نیز به بندگان واصل می‏شود.۲

از این امر می‏توان استنباط کرد که برخی از این اختلافات، از تطبیق قواعد عقل نظری بر مصادیق آن نشأت می‏گیرد؛ ولی همه این اختلافات چنین نیستند، بلکه برخی از آن‌ها مبنایی‏تر و ریشه ای‏تر است، مثل بحث از منشأ حجّیت کارکرد نظری عقل در علم کلام.

در علم کلام برای اثبات وجوب نظر و استدلال، از قاعده شکر منعم و دفع ضرر محتمل استفاده می‏شود. به مقتضای این دو قاعده، استدلال در علم کلام برای اثبات موضوعات مختلفی مثل وجوب شناخت خداوند، ضروری است.

1.. سبحانی، الإلهيات على هدى الکتاب و السنّة و العقل: ج۱ ص۲۶۴.

2.. سبحانی، الإلهيات على هدى الکتاب و السنّة و العقل: ج۱ ص۲۶۴ ـ ۲۶۵.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
320

منشأ اختلافات استنباطی در علم کلام

یکی از سؤالات مهم و اساسی که با طرح آن می‏خواهیم محدوده و گستره کاربرد نقل در اعتقادات را بررسی کنیم، این است که اگر همه مکاتب، از عقل و نقل بهره می‏برند، پس چرا داده‏های برآمده از این روش‌ها، در میان مکاتب گوناگون با تنوّع و اختلاف بسیار فاحش همراه است؟ چه عاملی در این اختلاف، تأثیر بسزایی دارد؟

طبیعتاً یکی از عوامل این اختلاف، کیفیت بهره‌گیری از عقل و نقل است. مثلاً هرچند کارکرد نظری عقل در میان همه مکاتب کلامی پذیرفته شده است؛ ولی در شیوه به کارگیری، قواعد و روش، اختلاف پیش می‏آید. به عنوان نمونه، در کاربست عقل نظری در قالب کشف استلزامات، گزاره‏های مختلفی درباره یک موضوع کلامی به دست می‏آید که گاه قضایای به دست آمده، کاملاً متضاد با یک‌دیگرند؛ در حالی که هر یک از طرفین ادّعا می‏کند که از عقل نظری ـ آن هم از قاعده کشف استلزامات در مسئله مذکور ـ بهره گرفته است.

می‌توان به دیدگاه‌های مختلف درباره غایت‌مندی فعل خداوند، به عنوان نمونه‏ای یاد کرد که در عین وحدت روش (به کارگیری عقل نظری و استفاده از قاعده کشف استلزامات)، محلّ اختلاف واقع شده است. اشاعره با برقراری تلازم میان غایت‌مندی فعل و نقصان، سعی دارند اثبات نمایند که فعل خداوند معلّل به غایات نیست. آن‌ها می‏گویند: در فلسفه، علّت غایی به چیزی گفته می‏شود که فاعل را از قوّه به فعلیت، و از امکان به وجوب خارج می‏کند. این علّت غایی از جهت تصوّری، مقدّم بر فعل است و از جهت وجود خارجی، متأخّر از آن. چنین معنایی در ذات خداوند ممکن نیست؛ زیرا خداوند در مقام ذات، وصف و فعل غنیّ مطلق است و همان‌گونه که در مقام وجود، تام است و به چیزی محتاج نیست، در مقام فعل نیز تام است و هیچ احتیاجی در وی راه ندارد. در غیر این صورت، باید نقصان به ذات خداوند راه یابد و خداوند با

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 26640
صفحه از 435
پرینت  ارسال به