303
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

یا باید یکی از آن‌ها را بدون این‌که مرجّحی در کار باشد، صحیح دانست و فرد را به پیروی از آن مکلّف ساخت، که مستلزم ترجیح بلا مرجّح است. چنین امری نیز قبیح و در نتیجه محال است.

یا باید یکی از آن‌ها را با وجود مرجّح، بر دیگری ترجیح داد و فرد را به تبعیت از آن امر کرد. در این صورت، پرسش از مرجّح پیش‌گفته، رخ می‏دهد. این مرجّح اگر غیر استدلال و نظر باشد، دور رخ می‏دهد؛ زیرا شناخت این‌که مجتهد در دیدگاهش به حق رسیده، متوقّف بر شناخت اصول دین است و حال آن‌که مطابق فرض، شناخت اصول دین متوقّف بر شناخت دیدگاه مجتهد است، ولی اگر مرجّح، نظر و استدلال باشد، تالی فاسدی نخواهد داشت. پس باید در اصول عقاید، تفکّر و استدلال را لازم دانست.۱

نقد: برای برتری دادنِ دیدگاه یک صاحب نظر بر دیدگاه دیگری، گاه فرد مکلّف خودش اهل نظر و استدلال است و با استدلال به نتیجه‏ای رسیده و دیدگاه موافق با استدلال خود را نیز تأیید می‏کند. شکّی در عقلانی بودنِ این نوع ترجیح نیست؛ ولی می‏توان فرض دیگری را نیز تصوّر کرد که نه ترجیح بلا مرجّح باشد و نه این‌که خود مکلّف اهل نظر و استدلال باشد. در این فرض، فرد مکلّف از کسی پیروی می‏کند که او در میان صاحب‌نظران و خبرگان، در اعتقادات اَعلم باشد. در این صورت، عقل حکم می‏کند که از اَعلم پیروی شود. پس می‏توان «تقلید از اَعلم» را نیز یکی از مرجّحات دانست، بی‌آن‌که دور لازم آید. بله، ممکن است در نحوه شناخت اعلم تشکیک شود؛ ولی این تشکیک مختص به تقلید در اعتقادات نیست، بلکه در هر تقلیدی می‏توان در نحوه شناخت اعلم، این بحث را مطرح کرد، چنان که در مباحث فقهی راه‌هایی برای آن ذکر شده است. با این بیان، دور نیز منتفی می‏شود.

گذشته از این‌ها، استفاده از تعارض دیدگاه‌ها و اثبات حرمت تقلید،

1.. علامه حلّی، مبادی الوصول إلى علم الاصول: ص۲۴۷.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
302

وحی و بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و همچنین در زمان صحابه، استدلال نه تنها مورد ترک و اعراض نبوده، بلکه نمونه‏های آن را به وفور می‏توان مشاهده کرد؛ مخصوصاً در  مناظره‏های پیامبر و اصحابشان با پیروان دیگر ادیان.

ثانیاً، اگر هم از وجود استدلال در زمان آن‌ها صرف نظر شود و با مستشکل مماشات شود، اعراض اصحاب زمانی مضر به جواز استدلال است که از روی التفات باشد، نه از روی غفلت یا به جهت بی‌نیازی. ممکن است اصحاب نیازی به استدلال کردن را احساس نمی‏کردند و تشکیک منجر به استدلال برای آن‌ها رخ نداده بود و یا در مواجهه با دیگران به جهت تمسّک به قول پیامبر صلی الله علیه و آله به استدلال کردن توجّه نکرده باشند.

ب ـ حرمت تقلید

یکی دیگر از دیدگاه‌های موجود در اعتقادات، حرمت تقلید و به تبع، وجوب استدلال است. برخی از دانشمندان اسلامی تقلید را در حوزه اصول عقاید، حرام می‌دانند و معتقدند که حتماً باید از روی فکر و استدلال به عقیده‏ای پای‌بند شد و اعتقاد ورزید.۱ اکنون به برخی از ادلّه آن‌ها اشاره می‏شود:

دلیل اوّل: تقلید در اصول دین، مستلزم تالی فاسد است؛ زیرا با اختلاف آرای موجود در میان صاحب‌نظران در عرصه اعتقاد، چند راه پیشِ روی ما است:

یا باید همه دیدگاه‏ها را صحیح دانست و به مکلّف دستور داد به همه آن‌ها اعتقاد داشته باشد، که این، مستلزم اعتقاد به نقیضین و جمع میان آن‌ها است، و چنین امری محال است.

1.. علامه حلّى، أجوبة المسائل المُهَنَّائية: ص۹۵؛ همو، الرسالة السعدية: ج۱ ص۹؛ حسن بن زين الدين، معالم الدين: ص۲۴۳؛ کاشف الغطاء، النور الساطع فی الفقه النافع: ج۲ ص۱۰۳؛ محقّق حلّى، معارج الاصول: ص۱۹۹؛ مرعشى نجفى، القول الرشيد فی الإجتهاد و التقليد: ج۱ ص۱۷۳؛ وحيد بهبهانى، الفوائد الحائرية: ص۴۹۴؛ علامه حلّی، مبادی الوصول إلى علم الاصول: ص۲۴۶ ـ ۲۴۷؛ صدر، الإجتهاد و التقليد: ص۲۰۹.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 26590
صفحه از 435
پرینت  ارسال به