299
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

زیرا فرد مکلّف با شبهات موجود روبه رو نمی‏شود تا در اثر آشنایی با آن‌ها گم‌راه شود. به همین جهت می‌توان از وجوب تقلید دم زد.۱

نقد: در استدلال مذکور، بر «راه نیافتن گم‌راهی در تقلید» پافشاری می‏شود. به همین جهت باید مقصود آن‌ها از تقلید را جویا شد. آیا مقصود از تقلید، پیروی کردن از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است؟ در این صورت، هرچند خطا و اشتباه در آن معنا ندارد و آن‌ها معصوم هستند؛ ولی در اصطلاح به آن «تقلید» نمی‏گویند و نام «ایمان» را بر آن اطلاق می‏کنند.۲ و به عبارت دیگر، این فرض، خروج از اصطلاح و محلّ نزاع است.

امّا اگر مقصود، تقلید از مجتهد عالم باشد، در این صورت نیز احتمال گم‌راهی همچنان باقی است؛ زیرا مقلّد یا از کسی تقلید می‏کند که خودش اهل استدلال و نظر است، پس همچنان احتمال خطا و حتّی کذب در آن باقی است و محذور مرتفع نمی‏گردد، و یا از کسی تقلید می‏کند که خودش هم اهل نظر نیست که در این صورت، یا تسلسل رخ می‏دهد و یا در نهایت باید به کسی ختم شود که خودش اهل نظر و استدلال است که باز همان محذور به جای خود باقی است. در نتیجه، اگر استدلال کردن با مشکل رو‌به‌رو باشد و حرام گردد، باید تقلید به طریق اولی حرام باشد.۳

همچنین می‏توان به روش مشابه تقریر اشکال، استدلالی برای وجوب نظر اقامه کرد. اگر فردی به دنبال استدلال باشد و از اِعمال پیش‌فرض خودداری کند، قطعاً از همه این شبهات در امان خواهد ماند. پس چرا از وجوب نظر دست بر داشته، به وجوب تقلید متمایل شده‌اید؟۴

1.. مازندرانى‏، شرح اصول الکافی: ج۱ ص۱۴۹؛ صدر، الإجتهاد و التقليد: ص۲۱۲؛ مؤيّدى‏، الإصباح على المصباح فی معرفة الملک الفتّاح‏: ص۲۲.

2.. ابن حزم، الفصل فی الملل و الأهواء و النحل: ج۲ ص۳۲۹.

3.. مازندرانى‏، شرح اصول الکافی: ج۱ ص۱۴۹.

4.. صدر، الإجتهاد و التقليد: ص۲۱۲.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
298

دلیل یکم: اگر نظر ـ و به تبع، عرفتِ برآمده از آن ـ لازم و واجب باشد، محذور رخ می‏دهد؛ زیرا فردی که مکلّف به نظر و معرفت شده است، اگر خداوند را نمی‏شناسد و به او علم ندارد، پس نمی‏تواند به اوامر و نواهی خداوند علم پیدا کند و در نتیجه نمی‏تواند عنوان مکلّف را به خود بگیرد و اگر این شخص، عالم به خداوند است، امر کردن وی به این‌که علم پیدا کند، تحصیل حاصل است و چنین امری نیز محال است.

نقد: در عقلی یا شرعی بودن وجوبِ نظر، دو دیدگاه وجود دارد. اشاعره به جهت انکار حسن و قبح عقلی، پیرو وجوب شرعی نظر و استدلال شده‏اند و در مقابل، عدلیه وجوب آن را عقلی می‏دانند. دلیل ارائه شده می‏تواند نافی وجوب شرعی نظر و استدلال باشد و محذور مذکور را متوجّه اشاعره سازد؛ ولی در مورد وجوب عقلیِ نظر و استدلال، چنین اشکالی وارد نیست. معتقدین به وجوب نظر و استدلال نیز ادلّه‏ای اقامه می‏کنند۱ که بر طبق آن، راه انحصاریِ دست‌یابی به اعتقادات، همان استدلال عقلی است.۲

دلیل دوم: اگر نظر و استدلال واجب باشد و هر شخصی ـ چه متخصّص و چه عامی  مکلّف شود خودش به دنبال فهم اعتقادات باشد، نقض غرضرخ خواهد داد. هدف از وجوب نظر و استدلال، دست‌یابی به اعتقاد صحیح و رستگاری بود؛ ولی در اصول دین، انظار مختلف است و به تبع شبهات فراوان، خطر افتادن در دام گم‌راهی نیز وجود دارد و در نتیجه، با این وجوب بستر گم‌راهی و ضلالت برای مکلّفین فراهم می‌شود و به جای سعادتمند شدن، به سمت شقاوت کشیده خواهند شد. این در حالی است که اگر دست از وجوب نظر و استدلال برداشته شود و مکلّفین به سمت تقلید سوق داده شوند، چنین خطری در کمین آن‌ها نخواهد بود؛

1.. این ادلّه، ذیل مبحث حرمت تقلید ذکر خواهد شد.

2.. مجلسى، بحار الأنوار: ج۶۹ ص۱۳۵؛ همو، مرآة العقول: ج۷ ص۱۳۶؛ کاشف الغطاء، النور الساطع فی الفقه النافع: ج۲ ص۱۱۰؛ آمدى، أبکار الأفکار فی اصول الدين: ج۱ ص۱۶۰؛ سبحانی، الإيمان و الکفر فی الکتاب و السنّة: ص۹۰؛ شهيد ثانى، حقائق الإيمان مع رسالتی الإقتصاد و العدالة: ص۶۱؛ شبّر، حقّ اليقين فی معرفة اصول الدين‏: ص۵۷۲.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 26735
صفحه از 435
پرینت  ارسال به