293
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

بی‌ارزش بودن شناخت ظنّی در اعتقادات، مقدّمه تدیّن را منحصر در شناخت علمی نمایند؛ ولی ادلّه مذکور برای اثبات مقصود کافی نبود و با نقد‏هایی رو به رو بود. علاوه بر این‌که بر اساس برخی ادلّه، شناخت ظنّی هم می‌تواند مقدّمه تدیّن باشد و بر این اساس، می‌توان پیروی از ظنون در اعتقادات را امری معقول و موجّه دانست.

ادلّه حجّیت ظنون اعتقادی

دلیل یکم: ارزش معرفت‌شناختی ظن. اگر در اعتبار سنجی ادلّه دید عرفی عقلایی حاکم باشد، همین دید عقلایی حکم می‏کند که ظنّ معتبر و خاص ـ مخصوصاً ظنّ اطمینانی ـ هم‌سنگ علم است و احتمال خلاف هر چند وجود دارد، ارزش معرفتی ندارد و در واقع، ظنّ اطمینانی در حکم علم است. عقلا با نفی اعتبار معرفت‌شناختیِ احتمال خلافِ گنجانده شده در ماهیت ظنّ اطمینانی، در صددند موضوع برای احتمال خلاف را از بین ببرند و با این عمل، ظنّ اطمینانی را در حکم علم قلمداد کنند. به دیگر سخن، همان‌گونه که در علم احتمال خلاف واقعاً وجود ندارد و فرد عالم در خود این احتمال را نمی‏دهد که خلاف معلومش هم امکان رخ دادن دارد، فردی هم که ظنّ اطمینانی دارد، نباید به احتمال مخالف ظنّش اعتنا کند؛ زیرا هیچ ارزش معرفت‌شناختی ندارد و توجّه به آن، نوعی عمل سفیهانه تلقّی می‏شود.۱ به همین جهت است که می‏توان شناخت ظنّیِ اطمینانی را از صغریات شکر منعم تلقّی کرد؛ همان‌گونه که شناخت علمی از صغریات شکر منعم است.

دلیل دوم: منعیت گواهی برای توجیه معرفت. در معرفت‌شناسی، دو بحث در گواهی مطرح است: منبع معرفت بودن گواهی، منبع توجیه بودن گواهی.

1.. حسین‌زاده و عبداﷲ محمّدی، «اعتبار معرفت‌شناختی خبر واحد در اعتقادات دینی»؛ مکارم، الأمثل فى تفسير کتاب اﷲ المنزل: ج۱۷ ص۲۴۶.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
292

مختلف و موارد متفاوتش تحت نهی باقی می‏ماند. پس چنین نیست که ظنّ اعتقادی با پشتوانه علمی، از مصادیق بارز و قطعی نهی مورد نظر آیات باشد.

بر فرض که نهی مورد نظر آیه در مورد اعتقادات تخصیص نخورده باشد، می‏توان گفت ظنون خاصّه اعتقادی، تخصّصاً از موضوع نهی خارج‌اند. در تبیین این ادّعا می‌توان از معناشناسی ظنّ در کتاب و سنّت بهره گرفت. برای ظن می‏توان معنایی لغوی و معنایی اصطلاحی در نظر گرفت. معنای اصطلاحی ظن، همان ترجیح یکی از طرفین قضیه بر طرف دیگر است؛ یعنی در نفس انسان حالتی ایجاد شود که با توجّه به آن، مثلاً وجود یا عدم مفاد قضیه نسبت به طرف دیگر اولویت داشته باشد. در این صورت، ظن به مفاد قضیه رخ می‏دهد که در مقابل وهم قرار دارد؛ یعنی در نفس حالتی رخ می‏دهد که احتمال وقوع یا عدم وقوع قضیه نسبت به طرف دیگر کم‌تر است. ولی ظن در لغت با معنای حاضر کمی متفاوت است. در لغت، ظن به یکی از دو معنا به کار می‏رود: شک و یقین.۱ قطعاً ظن در این آیات به معنای یقین نخواهد بود؛ زیرا معنا ندارد که از پیروی یقین ـ که حجّت ذاتی است ـ نهی صورت بگیرد. پس ظن در این آیات، به معنای لغوی شک است. ظن زمانی که به معنای یقین نباشد، به معنای مطلب بی‌اساس و بی‌دلیل است که وثوق بدان نیست.۲

دیدگاه دوم: حجّیت ظنون اعتقادی

همان گونه که در ابتدای مقاله نیز اشاره شد، در اعتقادات، تدیّن، اصل است و شناخت، مقدّمه آن شمرده می‌شود. شناخت نیز دو قسم است: علم و ظن. شناخت علمی، مصداق بارز شناخت است و تردیدی در این نیست که می‏تواند مقدّمه تدیّن قرار بگیرد. در دیدگاه قبلی سعی بر این بود که با اثبات

1.. ابن فارس، معجم مقاییس اللغة: ج۳ ص۴۶۲؛ ابن اثير‏، النهاية فی غريب الحديث: ج۳ ص۱۶۲ ـ ۱۶۳؛ ابن منظور، لسان العرب: ج۸ ص۲۷۱؛ برنجکار، روش‌شناسی علم کلام: ص۶۰.

2.. برنجکار، روش‌شناسی علم کلام: ص۶۰.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 26375
صفحه از 435
پرینت  ارسال به