بیارزش بودن شناخت ظنّی در اعتقادات، مقدّمه تدیّن را منحصر در شناخت علمی نمایند؛ ولی ادلّه مذکور برای اثبات مقصود کافی نبود و با نقدهایی رو به رو بود. علاوه بر اینکه بر اساس برخی ادلّه، شناخت ظنّی هم میتواند مقدّمه تدیّن باشد و بر این اساس، میتوان پیروی از ظنون در اعتقادات را امری معقول و موجّه دانست.
ادلّه حجّیت ظنون اعتقادی
دلیل یکم: ارزش معرفتشناختی ظن. اگر در اعتبار سنجی ادلّه دید عرفی عقلایی حاکم باشد، همین دید عقلایی حکم میکند که ظنّ معتبر و خاص ـ مخصوصاً ظنّ اطمینانی ـ همسنگ علم است و احتمال خلاف هر چند وجود دارد، ارزش معرفتی ندارد و در واقع، ظنّ اطمینانی در حکم علم است. عقلا با نفی اعتبار معرفتشناختیِ احتمال خلافِ گنجانده شده در ماهیت ظنّ اطمینانی، در صددند موضوع برای احتمال خلاف را از بین ببرند و با این عمل، ظنّ اطمینانی را در حکم علم قلمداد کنند. به دیگر سخن، همانگونه که در علم احتمال خلاف واقعاً وجود ندارد و فرد عالم در خود این احتمال را نمیدهد که خلاف معلومش هم امکان رخ دادن دارد، فردی هم که ظنّ اطمینانی دارد، نباید به احتمال مخالف ظنّش اعتنا کند؛ زیرا هیچ ارزش معرفتشناختی ندارد و توجّه به آن، نوعی عمل سفیهانه تلقّی میشود.۱ به همین جهت است که میتوان شناخت ظنّیِ اطمینانی را از صغریات شکر منعم تلقّی کرد؛ همانگونه که شناخت علمی از صغریات شکر منعم است.
دلیل دوم: منعیت گواهی برای توجیه معرفت. در معرفتشناسی، دو بحث در گواهی مطرح است: منبع معرفت بودن گواهی، منبع توجیه بودن گواهی.