استناد کرد که سماعة بن مهران از امام کاظم علیه السلام نقل کرده است:
ثمّ قال: «إِذَا جَاءَکُمْ مَا تَعْلَمُونَ فَقُولُوا بِهِ وَ إِنْ جَاءَکُمْ مَا لَا تَعْلَمُونَ فَهَا» وَ أَهْوَى بِيَدِهِ إِلَى فِيه.۱
فرمود: «چون مطلبى براى شما پيش آمد كه حكمش را مىدانيد، بگویيد و اگر چیزی پيش آمد که حکمش را نمىدانيد، پس این!» و با دست به دهان خویش اشاره فرمود (يعنى سكوت كنيد يا حكمش را از دهان من بجویيد).
پس در چنین مواردی که علم حاصل نشده است، لازم نیست از ظن پیروی نمود؛۲ ولی در قسم اوّل که تدیّن واجب مطلق است، بحث و اختلاف رخ داده است که در ادامه به این اقوال اشاره میشود:
قول اوّل: در اعتقادات، علمِ برآمده از استدلال لازم است. شیخ انصاری این قول را میان دانشمندان اسلامی مشهور میداند و از علامه حلّی۳ و عضدی نقل مینماید که این دیدگاه در میان مسلمین، اجماعی است. وی در نقد این اجماع میفرماید: «این اجماع، در خصوص وجوب معرفت اﷲ منعقد شده است، نه در مطلق اعتقادات».۴
1.. کلينى، الکافی: ج۱ ص۵۷؛ شيخ حرّ عاملى، وسائل الشيعة: ج۲۷ ص۳۸؛ مجلسی، مرآة العقول: ج۱ ص۱۹۶.
2.. شهيد ثانى، المقاصد العلية فی شرح الرسالة الألفية: ص۴۵؛ فيروزآبادى، عناية الاصول: ج۳ ص۳۷۹ ـ ۳۸۰.
3.. ر.ک : علامه حلّى، الباب الحادی عشر: ص۱.
4.. شيخ انصارى، فرائد الاُصول: ص۲۷۲؛ فاضل مقداد، الإعتماد فی شرح واجب الإعتقاد: ص۴۹؛ شيخ طوسى، الإقتصاد فيما يتعلّق بالإعتقاد: ص۲۵؛ سیّد مجاهد، مفاتيح الاُصول: ص۵۸۹؛ شهید اوّل، الألفية فی فقه الصلاة اليومية: ص۳۸؛ محقّق حلّى، نکت النهاية: ج۱ ص۳۸؛ شيخ طوسى، الرسائل العشر: ص۱۰۳؛ محقّق کرکی، رسائل: ج۳ ص۱۷۳؛ علامه حلّى، الباب الحادی عشر: ص۱؛ شهيد ثانى، المقاصد العلية فی شرح الرسالة الألفية: ص۳۸؛ کاشف الغطاء، النور الساطع فی الفقه النافع: ج۲ ص۹۱ و ۱۰۰؛ خویی، موسوعة الإمام الخوئی: ج۱ ص۳۴۹؛ همو، التنقيح فی شرح العروة الوثقى: ج۱ ص۴۱۱؛ علامه حلّى، الرسالة السعدية: ج۱ ص۹؛ وحيد بهبهانى، الفوائد الحائرية: ص۴۹۴؛ صدر، سیّد محمّد باقر، الفتاوى الواضحة وفقاً لمذهب أهل البيت علیهم السلام: ص۹۱؛ قاضى عبد الجبّار، شرح الاُصول الخمسة: ص۳۱؛ انصارى قمى، الکافی فی التوحيد: مقدّمة فی علم الاصول، حديث الولاية ص۱۵۴؛ حمصى رازى، المنقذ من التقليد: ج۱ ص۲۶۳؛ حسن بن زين الدين، معالم الدين: ص۲۴۳.