267
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

حملیه تبیین کنیم، باید بگوییم: قضیه تحلیلی، هر نوع گزاره‏ای است که از تحلیل موضوع بتوان به مفاد و معنای محمول دست یافت. محمول از آن جهت که دقیقاً عین یا بخشی از موضوع است، با تجزیه و تحلیل موضوع قابل آشکار شدن است، مثل قضیه «هر معلولی علّتی دارد». در تعریف واژه «معلول» گفته می‏شود: «معلول، هر آن چیزی است که در تحقّق خود، نیازمند علّت است». پس محمول (علّت) در موضوع (معلول) به نحوی گنجانده شده است. ولی قضیه ترکیبی، گزاره‏ای است که محمول عین یا بخشی از موضوع نیست به همین جهت از تحلیل موضوع نمی‏توان به محمول رسید. بسیاری از قضایایی که در علوم مختلف وجود دارد، این گونه‌اند، مانند این قضیه که «زید عالم است»؛ زیرا معنای علم، عین یا بخشی از معنای زید نیست.۱

گاه نیز در بیان ملاک و خصوصیت باور عقلی، از تقسیم قضیه به معرفت پیشین و پسین بهره برده‏اند. معرفت بشری، از دو حال خارج نیست: یا دست‌یابی به این معرفت نیازمند به تجربه است، به‏ گونه‌ای که تا تجربه‏ای رخ ندهد، دست‌یابی به چنین معرفتی ممکن نیست (معرفت‏های پسینی)، و یا قبل از رخ دادن تجربه می‏توان چنین معرفتی را داشت، به‏ گونه‌ای که چنین باورهایی بدون نیاز به تجربه در نهاد آدمی به وجود می‏آید (معرفت‏های پیشینی). معرفت پسینی، اطلاعات و باورهای برآمده از تجربه است؛ ولی معرفت پیشینی، حاصل یک تجربه نیست.۲

به نظر می‏رسد آنچه در تبیین مؤلّفه باورهای عقلی می‏توان بدان اشاره نمود و به عنوان خصوصیت برجسته بر روی آن پای فشرد، همین بی‌نیازی از تجربه حسّی یا درونی است. هرگاه باوری استناد و توجیه خود را از منبع غیر تجربی

1.. ر.ک : شمس، آشنایی با معرفت‌شناسی: ص۱۷۸ ـ ۱۸۰.

2.. ر.ک : شمس، آشنایی با معرفت‌شناسی: ص۱۸۰ ـ ۱۸۲؛ حسین‌زاده، کاوشی در ژرفای معرفت‌شناسی (۲) منابع معرفت: ص۲۷۹ ـ ۲۸۶.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
266

باورهایی، «خود  واضح» خوانده می‏شوند. هرچند ممکن است همه باورهای عقلی این ویژگی را نداشته باشند؛ ولی بی‌گمان این باور‏ها از مصادیق کامل و قطعیِ باورهای عقلی شمرده می‌شوند.

حال برای پی بردن به مؤلّفه‏های این باورهای «خود  واضح»، می‏توان از مثال و نمونه بهره گرفت. صدق قضیه «اگر شیء "الف" بزرگ‌تر از شیء "ب" باشد، پس شیء "ب" کوچک‌تر از شیء "الف" است» منوط به ادراک حسّی و یا شهود شیء "الف" و "ب" نیست. همچنین پذیرش صدق این گزاره، برآمده از استدلال و مستند به باورهای پایه دیگر هم نیست و با این همه، صدق آن ضروری است؛ بدین معنا که قضیه مذکور در همه شرایط صادق است و نقیض آن نیز در همه شرایط کاذب است. پس سه ویژگی در این باورها وجود دارد: استقلال از تجربه حسّی و درونی، بی‌واسطه بودن و صدق ضروری.

با بررسی نقش و میزان تأثیر هر یک از این سه مؤلّفه، می‏توان به خصوصیت باور عقلی دست یافت. در معرفت‌شناسی، بر نقش و تأثیرِ بسزای استقلال عقل از تجربه حسّی و درونی پافشاری شده است؛ به‏‌گونه‌ای که مهم‌ترین ملاک باور و معرفت عقلی را بی‌نیازی از تجربه دانسته‏اند. برای واضح شدن خصوصیت باور عقلی، نباید از تقسیم قضایا به تحلیلی و ترکیبی و تقسیم آن به پیشین و پسین غفلت نمود. متفکّران مختلف با بیان این‌گونه تقیسمات سعی نموده‏اند تا ملاکی برای عقلی بودن یا نبودنِ باور و معرفت ارائه کنند. لذا برای تکمیل شدن بحث و پی بردن به خصوصیت باور عقلی، به ناچار باید به این تقسیمات اشاره نمود.۱

گاهی در بیان خصوصیت باورهای مستند به عقل، از نظریه گزاره‏های تحلیلی و ترکیبی استفاده می‏شود. اگر بخواهیم این دو نوع گزاره را در قضایای

1.. ر.ک : شمس، آشنایی با معرفت‌شناسی: ص۱۷۳ ـ ۱۷۸.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 26653
صفحه از 435
پرینت  ارسال به