263
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

می‏شود که عبارت‌اند از: صورت‏های جزئی، معانی جزئی، مفاهیم یا صور و معانی کلّی، گزاره‏های حاکی از آن دسته از علوم حضوری که در گذشته اتّفاق افتاده‌اند، گزاره‏های حسّی، گزاره‏های مبتنی بر اخبار، گواهی و شهادت دیگران، همه گزاره‏های مربوط به علم پیشین.۱

تنوّع معرفت‏های مخزون در حافظه، خود، این سؤال را تولید می‏کند که آیا حافظه منبع معرفت است یا نگه‌دارنده آن؟ در معرفت‌شناسی، گاه از حافظه به عنوان منبع معرفت یاد می‏شود؛ ولی زمانی می‏توان چیزی را منبع معرفت دانست که اگر سایر منابع در کار نباشند، منبع مذکور بتواند تولید معرفت کند. ظاهراً حافظه فاقد چنین خصوصیتی است. مثلاً در محاسبات ریاضی، هرچند اگر حافظه نباشد و یا دچار ضعف بشود، محاسبات ریاضی نیز عقیم خواهند ماند؛ ولی باید توجّه داشت که در این‌گونه موارد، حافظه، معرفت ریاضی را تولید نمی‏کند، بلکه تنها مقدّمات متناسب با عملیات ریاضی را به یاد می‏آورد و به صورت خاص برجسته می‌کند و در اختیار عقل قرار می‏دهد تا عقل با استفاده از این مقدّمات، دست به استنتاج بزند. این استنتاج هرچند از حافظه بهره گرفته است، مستند به حافظه نیست. حافظه، ابزاری بیش نیست و صرفاً معرفت‏های سابق را حاضر می‌سازد و در اختیار عقل قرار می‏دهد و عقل نیز با چیدن این مقدّمات در کنار هم، دست به استنتاج می‏زند. پس نباید گمان برد که حافظه در موارد فوق، مولِّد معرفت است.

بله، حافظه می‏تواند منبع توجیه در همان معرفت‏های موجود در خود باشد. اگر از کسی که معتقد است سال گذشته به مسافرت جنوب رفته است، بپرسند: «چرا باور داری که سال گذشته به جنوب مسافرت کرده‌ای؟»، در جواب می‏تواند بگوید: «زیرا چنین به یاد می‏آورم». در این صورت، وی در پذیرش و باور به مسافرت رفتن خود، موجّه است. هرچند این باور از ادراکات حسّی است که محصول تجربه

1.. حسین‌زاده، کاوشی در ژرفای معرفت‌شناسی (۲) منابع معرفت: ص۹۴.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
262

نگه‌داری صور جزئی اشتغال دارد.۱ امّا در معرفت‌شناسی، حافظه معنایی اعم از آن دارد و شامل معانی و صور کلّی و حتّی قضایا نیز می‏شود. حافظه در معرفت‌شناسی، خزانه‏ای است که معرفت‏های انسان ـ اعم از معانی و صور، جزئی و کلّی، مفاهیم و قضایا ـ را حفظ و نگه‌داری می‏کند و آن‌ها را نیز به یاد می‏آورد.۲

قلمرو حافظه

گاه در مقام بیان ادراکات مخزون در حافظه، می‏گویند: معرفت‏هایی نسبت به امور گذشته در حافظه نگه‌داری می‏شود که حافظه از این امور پشتیبانی می‏کند. حافظه زمانی از امور مربوط به گذشته پشتیبانی می‏کند که ارتباط علّی با آن نیز داشته باشد. برای توضیح، مثالی می‌زنیم. گاه سؤال می‏شود: «چرا باور داری که در تابستان سال گذشته مسافرت کرده‌ای؟». فاعل شناسا نیز در جواب می‏گوید: «چون چنین به یاد می‏آورم» و یا «چون چنین در حافظه‌ام مانده است». در این صورت، حافظه از معرفت و باور مذکور پشتیبانی می‏کند. پس حافظه می‏تواند از امر متعلّق به گذشته، پشتیبانی کند؛ در صورتی که خود حادثه گذشته، سبب ثبت آن در حافظه باشد.۳

دایره معرفت‏های مخزون در حافظه، محدود به امور گذشته نیست و بسیار وسیع‏تر از آن است. هرچند زمان یادگیری و ثبت آن‌ها در گذشته صورت گرفته باشد، ولی متعلّق آن‌ها اموری هستند که حتّی در حال و یا آینده نیز مصداق دارند. به همین جهت، به معرفت‏های مخزون در حافظه به نحو اجمال اشاره

1.. حسین‌زاده، کاوشی در ژرفای معرفت‌شناسی (۲) منابع معرفت: ص۶۸ و ۹۳؛ ملا صدرا، الحکمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة: ج۸ ص۲۱۱ ـ ۲۲۱؛ خواجه نصير، شرح الاشارات و التنبيهات: ج۲ ص۳۳۴ ـ ۳۴۶.

2.. حسین‌زاده، کاوشی در ژرفای معرفت‌شناسی (۲) منابع معرفت: ص۹۳ ـ ۹۴؛ شمس، آشنایی با معرفت‌شناسی: ص۱۵۷ ـ ۱۵۹.

3.. شمس، آشنایی با معرفت‌شناسی: ص۱۵۹ ـ ۱۶۳؛ حسین‌زاده، کاوشی در ژرفای معرفت‌شناسی (۲) منابع معرفت: ص۹۵.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 26471
صفحه از 435
پرینت  ارسال به