237
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

و تحلیلی، ما را به این نتیجه رهنمون می‏شود که گواهی، منبع مستقلّ معرفت نیست، بلکه انتقال دهنده معرفت است.۱

به نظر می‏رسد که اظهار نظر درباره تولید یا انتقال معرفت توسّط گواهی، نیاز به بحث و تأمّل بیش‌تری دارد. ابتدا با همین مثال بحث را پی می‌گیریم.

در مثال تصادف در بزرگ‌راه، از فرد ببیننده تصادف دو سؤال می‏توان مطرح کرد:

سؤال الف ـ «چرا در باور به رخ دادن تصادف در بزرگ‌راه، خود را موجّه می‏دانی؟ به عبارت دیگر، به چه دلیل فکر می‏کنی که به واقعیت (رخ دادن تصادف در بزرگ‌راه) دست یافته‏ای و خطا نکرده‌ای؟». در پاسخ به این سؤال قطعاً خواهد گفت: «چون چنین صحنه‏ای را دیدم».

سؤال ب ـ «باور به رخ دادن تصادف در بزرگ‌راه، از چه راهی در تو ایجاد شده است؟». در پاسخ به این سؤال نیز وی خواهد گفت: «از طریق دیدن و حس».

حال همین دو سؤال را درباره حافظه تکرار می‌کنیم. فردی را فرض کنید که صحنه‏ای را قبلاً دیده و اکنون آن را به یاد می‏آورد و معرفت به آن دارد. از او می‌پرسیم:

سؤال الف ـ «به چه دلیل، خود را موجّه می‏دانی که تصادفی در سال قبل صورت گرفته است؟». در جواب خواهد گفت: «چون این مطلب را به یاد می‏آورم و در حافظه‌ام موجود است».

سؤال ب ـ «باور به رخ دادن تصادف در سال قبل و معرفت به آن، از چه راهی در تو ایجاد شده است؟». در جواب خواهد گفت: «چنین ماجرایی را مشاهده کرده‌ام».

1.. ر.ک : شمس، آشنایی با معرفت‌شناسی: ص۱۸۵ ـ ۱۹۲؛ حسین‌زاده، کاوشی در ژرفای معرفت‌شناسی (۲) منابع معرفت: ص۲۹۴ ـ ۳۱۰.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
236

منبع ذکر شده را می‏توان یکی از منابع مستقلّ معرفت یاد کرد و در صورت منفی بودن پاسخ، باید اذعان نمود که منبع مذکور، مولّد معرفت نیست، بلکه انتقال دهنده یک معرفت به دیگران است.

قبل از تطبیق این مطلب بر گواهی و احراز مستقل بودن یا نبودنِ گواهی در تولید معرفت، باید به این نکته اشاره کرد که: اگر گواهی را منبع مستقل بودن بدانیم، بحث از شروط حجّیت وحی یا حس یا حافظه و امثال آن، بحث از شروط گواهی است. یعنی اصل منبع بودن آن پذیرفته شده و بحث از شرایط آن است. ولی اگر گواهی را منبع مستقلّ معرفت تلقّی نکنیم، بحث از حجّیت وحی یا حس و یا حافظه، بحث از منبعیت آن‌ها است و گواهی صرفاً منتقل کننده معرفتِ برآمده از آن‌ها است، نه این‌که شرط منبعیت گواهی باشد.

اکنون به بررسی این مطلب می‌پردازیم که آیا گواهی، یک منبع مستقل در معرفت‏های بشری شمرده می‏شود یا نه؟ دیدگاه رایج در معرفت‌شناسی، مستقل نبودن گواهی در تولید معرفت است. مشهور معرفت‌شناسان، گواهی را نه منبع مستقلّ معرفت، بلکه منتقل کننده آن می‌دانند. برای توضیح این مطلب، از مثالی بهره می‏گیریم.

اگر فرض کنیم علی به هنگام رانندگی در بزرگ‌راه، تصادفی را مشاهده کرده باشد و آن را برای حسین نقل کند، باوری در حسین نسبت به رخ دادن تصادف در بزرگ‌راه ایجاد شده است و این باور، مستند به نقل و گفتار علی است. پس باور مذکور، ریشه در گواهی دارد. قطعاً تا علی این تصادف را مشاهده نکرده باشد، گواهی معنا نخواهد داشت. به عبارت دیگر، علی در این ماجرا، معرفت حسّی خود به تصادف در بزرگ‌راه را به حسین منتقل می‏کند، نه این‌که معرفتی علاوه بر آن ایجاد کرده باشد. در واقع، علی به هنگام نقل، می‏گوید: «من تصادف در بزرگ‌راه را دیدم و نسبت به آن معرفت دارم» و حسین نیز با استناد به همین گفتار و معرفت، معرفت و باور به رخ دادن تصادف می‌شود. چنین تبیین

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 26174
صفحه از 435
پرینت  ارسال به