کارکرد معرفتشناختی وحی اشاره شده است؛ غافل از آنکه برای اثبات معرفتبخش بودن ادلّه نقلی و وحیانی، علاوه بر اثبات معناداری گزارههای دینی، باید با منابع مختلف دیگر همچون حس و گواهی و حافظه نیز ارتباط برقرار کرد و میزان دخالت آنها در موضوع معرفتبخشی ادلّه نقلی را بررسی نمود. در این نوشتار، سعی بر بررسی مؤلّفههای مختلف دخیل در تولید یا انتقال معرفت توسّط ادلّه نقلی است.
در هر معرفت گزارهای، سه جهت وجود دارد: «رابطه فاعل شناسا با گزاره»، «رابطه گزاره با واقع» و «رابطه فاعل شناسا با واقع». به هنگام بحث از معرفتبخشیِ ادلّه نقلی، در واقع بحث بر روی این امر متمرکز است که گزارههای دینی، به چه کیفیتی با واقعیت ارتباط دارند. ادلّه نقلی چگونه میتوانند رابطه میان گزاره و معرفت نقلی با واقع را تبیین کنند. ارتباط معرفت نقلی چگونه با واقع برقرار میشود؟
تبیین این امر اوّلاً، در گرو آن است که تبیین شود ادلّه نقلی، زیر مجموعه کدام یک از منابع معرفت است؟ ثانیاً، منبع مذکور، مولّد معرفت است یا منتقل کننده آن و در صورت منتقل کنندگی، آیا منبع و مصدر اصلی توان معرفتبخشی را دارد یا خیر؟
منابع مختلفی که قابلیت دارند معرفتی را به بشر منتقل کنند، عبارتاند از: عقل، وحی، گواهی، مرجعیت، حس، شهود، فطرت و حافظه. از میان این منابع، فطرت و شهود و مرجعیت، با ادلّه نقلی ارتباط مستقیم ندارند ولی سایر منابع به نوعی با ادلّه نقلی در ارتباط هستند و باید بررسی شود که ادلّه نقلی زیر مجموعه کدام یک از آنها است. در این بخش از نوشتار، سعی بر تبیین این مسئله است.
منابع معرفت
عقل، حس، حافظه، گواهی و وحی، از منابعی هستند که به نوعی با ادلّه نقلی