فصل سوم: روش نقلی در استنباط کلامی
گفتار اوّل: حجّیت ادلّه نقلی در اعتقادات
برای استفاده از متون دینی و استناد معرفت به این متون، چارهای جز اثبات معرفتزایی این متون نیست. اگر متن دینی ارزش معرفتشناختی نداشته باشد و صرفاً در صدد تحریک احساسات باشد یا کارکردهای دیگر غیر معرفتی داشته باشد، چگونه میتواند مولّد معرفت در انسان و یا توجیهگر معرفتهای بشر باشد؟ استنباط آموزههای مختلف دینی از ادلّه وحیانی، مرهون اثبات معرفتبخشی آن است.
در تحقیقات مختلف، به وفور به این امر پرداخته شده است و مباحثی همچون «زبان دین» و «تجربه دینی»، ناظر به معناداری و عدم معناداری گزارههای وحیانی است. در این تحقیقات که گاه به صورت کتاب و گاه به صورت مقاله منتشر میشود، سعی بر تبیین دیدگاههای مختلف درباره معناداری یا عدم معناداری گزارههای دینی است. در مقام تبیین نیز به طور طبیعی برای اثبات یک نظریه، به نقد لوازم و ادلّه طرف مقابل نیز روی آورده میشود. شاید یکی از نقائص این تحقیقات، بیتوجّهی به برخی از منابع مرتبط با گزارههای وحیانی است. در تحقیقات صورت گرفته، صرفاً به تأثیر وحی و