229
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

آن است و خداوند نیز بدان وعده فرموده، در حقّ وی منجّز شود؛ همان‌طور که در حقّ حضرت ابراهیم وعده داده شد و منجّز گردید.۱

۲ ـ ۴ ـ ۳. اختصاص امامت در فرزندان امام حسین علیه السلام

شیعه معتقد است که امامت بعد از امام حسین علیه السلام، در نسل وی جاری است و از نسل امام حسن علیه السلام در میان ائمّه دوازده‌گانه شیعه وجود ندارد. این مسئله به گونه‌ای است که صرفاً با دلیل نقلی می‏توان درباره آن نفیاً و یا اثباتاً اظهار نظر نمود و به عبارت دیگر، از مسائل عقلی نیست که عقل در این زمینه مجال و کارآیی داشته باشد. متکلّمین شیعی برای این عقیده خود، دلایلی ذکر کرده‏اند. از جمله، حدیث انس بن مالک از مُعاذ بن جبل:

عن النبی صلی الله علیه و آله فی حديث قال: «و ما کان من نوری صار فی ولد الحسين علیه السلام فهو ينتقل فی الأئمّة علیهم السلام من وُلده إلى يوم القيامة».۲

رسول خدا صلی الله علیه و آله در حدیثی فرمود: «آن نور که در وجود من است، در میان فرزندان حسین [علیه السلام] قرار می‌گیرد و به امامان از نسل او تا روز قیامت منتقل می‌گردد».

زمانی می‏توان به این عقیده پای‌بند بود که یا در این زمینه مخالفی وجود نداشته باشد و یا ادلّه آن‌ها مردود شده باشد. در غیر این صورت، پذیرش این عقیده از هیچ اولویتی نسبت به ردّ آن برخوردار نیست. این در حالی است که برخی از متکلّمان در این آموزه، با شیعه امامیه مخالفت کرده‏اند.

مخالفان امامیه معتقدند که چون امام حسن و امام حسین علیهما السلامهر دو، امام هستند، پس مانعی ندارد که امامت در نسل هر دو ادامه پیدا کند و نباید امامت را مختص به نسل یکی از آن‌ها قرار داد. متکلّمان امامیه در پاسخ به این اشکال می‏گویند: اشتراک امام حسن و امام حسین علیهما السلام در امامت، موجب اختصاص

1.. شيخ مفيد، المسائل العکبرية: ص۲۹ ـ ۳۰.

2.. مجلسى، بحار الأنوار: ج۱۵ ص۸؛ حرّ عاملى، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات: ج۲ ص۱۱۸.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
228

(ستوده) هستم و امّت من، در همه حال حامد (ستایش‌کننده) [ی خداوند] هستند». یهودیان گفتند: «راست گفتی ای محمّد. این [که تو حبیب خدایی]، برتر از آن است [که ابراهیم علیه السلام خلیل خدا است]».

طبق این روایت، یهودیان سبب برتری حضرت ابراهیم علیه السلام بر پیامبر صلی الله علیه و آله را این می‌دانستند که خداوند، او را دوست و خلیل خود انتخاب کرده است، نه پیامبر صلی الله علیه و آله را. و حضرت می‏فرماید: «اگر ابراهیم خلیل اﷲ است، من حبیب خداوند هستم». با این بیان، پیامبر صلی الله علیه و آله بیان می‏کنند که خود، از حضرت ابراهیم برتر هستند و یهودیان نیز همین امر را تأیید می‏کنند. پس مطابق نصوص، رسول خاتم صلی الله علیه و آله از حضرت ابراهیم علیه السلام و حتّی سایر انبیا برتر است.

در مقابل، برخی اعتراض کرده‏اند که چگونه پیامبر صلی الله علیه و آله برتر است در حالی که ما در برخی از دعا‏ها و نمازها درخواست می‏کنیم که «خداوندا! بر پیامبر صلی الله علیه و آله درود بفرست همان‌گونه که بر ابراهیم و آلش فرستادی»؟ آیا چنین دعایی با وجود افضل بودن پیامبر صلی الله علیه و آله، پایین آوردن شأن ایشان نیست؟ از این استدلال، می‏خواهند چنین برداشت کنند که شاید پیامبر صلی الله علیه و آله از برخی از انبیا افضل است، نه از همه آن‌ها.

متکلّمین برای موجّه‌سازی روایت دال بر افضلیت پیامبر صلی الله علیه و آله از همه انبیا و حتّی حضرت ابراهیم علیه السلام، دست به استدلال زده‏اند. آن‌ها معتقدند هدف ما از این دعا ـ که خداوند بر پیامبر صلی الله علیه و آله درود بفرستد همان‌طور که بر حضرت ابراهیم فرستاد  این نیست که خداوند پیامبر را به درجه حضرت ابراهیم علیه السلام ملحق سازد، تا این اشکال رخ بدهد؛ بلکه مقصود این است که از خداوند می‏خواهیم تعظیم و جلالتی را که پیامبر صلی الله علیه و آله مستحقّ آن است، به وی عطا کند؛ همان‌طور که تعظیم و جلالتی را که حضرت ابراهیم مستحقّ آن بود، به وی عطا کرده است. پس در این جا هیچ سنجشی از جهت رتبه در میان نیست و هدف این دعا نیز الحاق پیامبر صلی الله علیه و آله به حضرت ابراهیم علیه السلام و درخواست هم‌رتبه شدن نیست. با این دعا، درخواست می‏کنیم که آنچه پیامبر صلی الله علیه و آله مستحقّ

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 26717
صفحه از 435
پرینت  ارسال به