و [به یاد آور] هنگامى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذرّيّه آنان را بر گرفت و ايشان را بر خودشان گواه ساخت كه آيا پروردگار شما نيستم؟ گفتند: «چرا، گواهى داديم». تا مبادا روز قيامت بگوييد ما از اين [امر] غافل بوديم.
نشئهای که این میثاق در آن گرفته شده، در لسان منابع دینی، معروف به «عالم الست» یا «عالم ذرّ» است. ظاهر برخی از نصوص مثل آیه میثاق، این است که خداوند تک تک ذرّیه آدم علیه السلام را حاضر نموده و معرفت خود را به آنها نمایانده و سپس، از همه، پیمان به ربوبیت خود گرفته است و همگی نیز اعتراف به ربوبیت الهی نمودهاند.
برخی از دانشمندان معتقدند که مقصود خداوند نیز همین ظاهر است؛ یعنی عالمی قبل از دنیا وجود داشته و انسانها همگی در آن عالم با وجود ذرّی خود حاضر بودند و معرفت فطری بدانها القا شده است. در نتیجه، در فطرت آنها خداشناسی نهاده شده است. در مقابل، برخی از علما نیز معتقدند نباید به ظاهر این آیه اخذ کرد؛ چون مستلزم تناسخ است.
شیخ مفید با بهره گرفتن از عقل و استدلالهای عقلی، در صدد است تا تأویل مناسبی را برای آیه مذکور ارائه دهد. وی معتقد است که این آیه در معنای حقیقی به کار نرفته است، بلکه به صورت مجازی استعمال شده و مقصود این است که خداوند از هر مکلّفی که از نسل آدم علیه السلام است، پیمان به ربوبیت خود گرفته است؛ بدین سان که عقلش را کامل نموده و با توجّه دادن به صنع و افعالش نیز آنها را راهنمایی به خود نموده است. خداوند با اکمال عقل و این راهنمایی، به تک تک افراد بشر فهمانده است که این جهان، خدا و خالقی دارد. همین امر نیز خود، شاهد بر آن است که خداوند پروردگارشان است. به اعتقاد وی، منظور از (قالوا بلی) نیز این است که بشر از پذیرش تلازم میان آثار خلقت و دلایل حدوث عالم و دلایل عقلی با اثبات صانع، ممانعت نکرده و