207
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

آن است. مقصود از قضای خداوند در مورد خود مخلوقات، یعنی آن‌ها را خلق کرده است. مقصود از قضای پروردگار در افعالی که در میان مخلوقات دارد، به معنای ایجاد کردن این افعال در میان مخلوقات است.۱

۱ ـ ۵. رفع تعارض

در استخراج آموزه‏ای از متون دینی، گاهی نصوص با یک‌دیگر هماهنگی دارند و از مجموع آن‌ها می‏توان گزاره‏ای را استخراج کرد و گاه نیز ادلّه نقلی از جهت مضمون، با یک‌دیگر سازگار نیستند و به ناچار باید چاره‏ای اندیشید و از مجموع این نصوص متخالف و گاه متعارض، آموزه واحدی را استنباط نمود.

به عبارت دیگر، گاه استنباط آموزه‏ای از طریق استظهار و بهره‌گیری از ظواهر الفاظ، به سرانجام می‏رسد و گاه نیز امر بدین منوال نیست، بلکه باید میان مجموع نصوص داوری نمود و میان آن‌ها جمع کرد و اگر جمع کردن میان مدلول آن‌ها امکان پذیر نبود، باید یکی را بر دیگری ترجیح داد. در متون کلامی، می‏توان بهره‌مندی از این شیوه را به وضوح مشاهده کرد. در ادامه به برخی از نمونه‏های آن اشاره خواهد شد.

۱ ـ ۵ ـ ۱. بداء در اخبار معصومین علیهم السلام

یکی از مسائل مورد بحث در کلام شیعی، امکان و عدم امکان رخ دادن بداء و تغییر در اخبار معصومین علیهم السلام است. در میان اخبار دال بر بداء در گفتار معصومین، دو‏گونه روایت وجود دارد. مطابق برخی از روایات، ممکن است در آنچه ائمّه علیهم السلام خبر می‌دهند، بداء رخ دهد. برای نمونه، به این روایت امام باقر علیه السلام می‌توان اشاره کرد:

عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: کَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیه السلام يَقُولُ: «لَوْ لَا آيَةٌ فِی کِتَابِ اﷲ لَحَدَّثْتُکُمْ بِمَا يَکُونُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ». فَقُلْتُ: «أَيَّةُ

1.. شيخ مفيد، تصحيح اعتقادات الإمامية: ص۵۴ ـ ۵۷.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
206

است ـ یعنی خداوند معصیت را در مخلوقاتش خلق کرده است ـ که در این صورت، با این آیه مخالف است که می‌فرماید:

(الَّذی أَحْسَنَ کُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ وَ بداء خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طينٍ).۱

[خداوند] همان كسى است كه هر چيزى را كه آفريده است، نيكو آفريده و آفرينش انسان را از گِل آغاز كرد.

مطابق این آیه خداوند در هر چیزی به نحو زیبا دست به خلقت زده است، در حالی که هیچ شکّی در زشت بودن معاصی نیست. امّا اگر مقصود آن‌ها از قضا، امر کردن است و معتقدند خداوند آن‌ها را به معاصی امر کرده است، در این صورت با آیه دیگری در تعارض است:

(وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اﷲ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اﷲ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اﷲ ما لا تَعْلَمُونَ).۲

و چون كار زشتى كنند، مى‏گويند: «پدران خود را بر آن يافتيم و خدا ما را بدان فرمان داده است». بگو: «قطعاً خدا به كار زشت فرمان نمى‏دهد. آيا چيزى را كه نمى‏دانيد، به خدا نسبت مى‏دهيد؟!».

همچنین نمی‏تواند به معنای اعلام و خبر دادن باشد؛ چون مخلوقات هیچ کدام نمی‏دانند که در آینده کار خوب انجام خواهند داد یا کار بد. به معنای داوری و حکم کردن خداوند به معصیت در میان مخلوقاتش نیز نیست؛ چون حکم خداوند حق است و معنایی برای این فرض قابل تصوّر نیست.

شیخ مفید پس از نقد دیدگاه جبرگرایان، به بیان این مطلب می‌پردازد ‌که خداوند در افعالش قضا و قدری دارد و در افعال عباد نیز قضا و قدری دارد. وی معتقد است منظور از قضای الهی در افعال خوب بندگان، این است که وی بدان‌ها امر می‏کند و مقصود از قضای الهی در افعال بد بندگان نیز نهی کردن از

1.. سجده: آیۀ ۷.

2.. اعراف: آیۀ ۲۸.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 26594
صفحه از 435
پرینت  ارسال به