بیابانی اسکویی بهره برد. در ضمن این فعّالیت، تحت اشراف استاد برنجکار به مباحث روش عقلی و جایگاه عقل در استنباط آموزههای کلامی و برخی دیگر از مبانی دخیل در استنباط نیز پرداخته شد و بدین ترتیب، سعی شد تا با پرداختن به برخی از موضوعات، مهمترین مبانی و روشهای تأثیرگذار در استنباط علم کلام، شناسایی شود و در اختیار دانشآموختگان رشته کلام و دیگر علاقهمندان قرار گیرد.
نوشتار حاضر در سه فصل تدوین شده است:
در فصل اوّل، هدف آن است که برخی از مبانی مهمّ استنباط، برای علاقهمندان به علم کلام روشن شود. مطالب این فصل، در پنج گفتار سامان یافته است.
در گفتار اوّل، به مفهومشناسی معرفت، معرفت دینی و معرفت اعتقادی پرداخته شده تا تصوّر واضحی از این اصطلاحات، برای مخاطب پدید آید.
در گفتار دوم، مؤلّفههای معرفت نقلی اعتقادی مورد بحث واقع میشود. یکی از مهمترین دستآوردهای این گفتار، تبیین، تقریر و تثبیت نظریه «وثاقتگرایی» در مؤلّفه توجیه معرفت نقلی اعتقادی است؛ امری که در نوشتههای معرفتشناختی، کمتر مورد اشاره واقع شده و یا تمایل چندانی به آن نشان داده نشده است.
در گفتار سوم، به این سؤال پاسخ داده میشود که: مقصود اصلی در اعتقادات چیست؟ امری که انتظار میرفت در کتب کلامی، یک باب مستقل و یا حدّ اقل چند صفحه مطلب در این زمینه بتوان یافت؛ ولی حتّی به چند سطر هم دست یافته نشد. البتّه در کتب اصول فقه میتوان اشاراتی گذرا به این بحث مشاهده کرد.
در گفتار چهارم، به نخستین واجب اعتقادی پرداخته میشود. در این زمینه هرچند در کتب کلامی بحثهای جدّی صورت گرفته، ولی پیش از این، نظریه جامع و مقبولی ارائه نشده است.
در گفتار پنجم از فصل اوّل، تعریف اصول دین، ملاک و تعداد آن تبیین