195
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

۱ ـ ۱ ـ ۱. بداء

مرحوم علامه مجلسی با استفاده از ظهور الفاظ برخی از آیات، آموزه بداء را استنباط می‏کند، مثل آیه:

(يَمْحُوا اﷲ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَه‌ أُمُّ الْکِتابِ).۱

خدا آنچه را بخواهد، محو يا اثبات مى‏كند و اصل كتاب نزد او است.

ایشان با توجّه به اصل احترازی بودن قیود، معتقد است عبارت (يَمْحُوا اﷲ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ) اشاره به علم فعلی و قابل تغییر خداوند دارد و (عِنْدَه‌ أُمُّ الْکِتابِ) نیز به علم ذاتی خداوند اشاره دارد. وی معتقد است که خداوند دو لوح دارد: یکی «لوح محفوظ» که مطابق با علم ثابت و غیر قابل تغییر خداوند است؛ یعنی لوحی که مطابق با علم ذاتی وی است. و دیگری «لوح محو و اثبات» که مطابق با علم فعلی خداوند است.

مطابق آیه (يَمْحُوا اﷲ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَه ‌ام الْکِتابِ) خداوند می‏تواند برخی از مقدّرات خود را محو و جای‌گزین نماید. محو کردن، زمانی معنا دارد که قبلاً چیزی وجود داشته باشد و اکنون بخواهد آن را از بین ببرد و چیز دیگری جای‌گزین آن کند. اگر بداء مقبول و معقول نباشد، چنین تغییری چگونه می‏تواند معنادار باشد؟ زیرا همان‌گونه که در ذات خداوند تغییری معقول نیست، در علم ذاتی وی نیز چنین تغییری معنا ندارد. پس آشکار می‏شود که این آیه ناظر به علم ذاتی و لوح محفوظ نیست و باید برای خداوند علم دیگری تصوّر کرد که با توجّه به آن، محو و اثبات رخ دهد و نباید از امور ذاتی و علم ذاتی باشد تا محذور تغییر در ذات رخ ندهد. چنین علمی، در شمار فعل و علم فعلی وی است.۲

با دقّت در تقریب استدلال علامه مجلسی معلوم می‏شود که نقل، به

1.. رعد: آیۀ ۳۹.

2.. ر.ک : علامه مجلسی، مجموعۀ رسائل اعتقادی: ص۲۸.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
194

البتّه با این بیان، در صدد انکار وجود فعّالیت عقلی در فهم مفاد نقل نیستیم و نمی‌گوییم که در فهم مفاد نص، نیازی به عقل نیست. بلکه مقصود این است که در فعّالیت مذکور، مرتبه ضعیفی از کارکرد عقل مشاهده می‏شود، آن هم کارکردی مشترک نه کارکرد کلامی؛ زیرا فعّالیت کلامی، زمانی اطلاق می‏شود که علاوه بر نقل و فهم مضمون خبر، به تحلیل آن‌ها پرداخته شود و میان چند قضیه ارتباط برقرار شود. در واقع، محقّق به هنگام فعّالیت کلامی، به استخراج گزاره‏های کلامی از یک یا چند دلیل و تحلیل آن‌ها دست می‏زند و همچنین آن‌ها را اثبات می‏نماید و یا احیاناً به ردّ شبهات می‏پردازد.

بدیهی است که در این نوع از پژوهش عقل، تعقّل و تفکّر برای تحلیل و به دست دادن آموزه‏های کلامی بسیار مفید و ثمربخش خواهد بود. یکی از مهم‌ترین کارهایی که در کتب کلامی صورت گرفته، مربوط به همین بخش است.

برای استنباط آموزه‏ها از نقل، باید شیوه‏های خاصّ آن را شناخت. مثلاً در استنباط آموزه دینی نقلی، نمی‏توان از الفاظ آن غفلت نمود و یا به نوع تصدیقِ برآمده از آن بی‌تفاوت ماند. در ذیل، به نمونه‏هایی اشاره خواهد شد که با توجّه به آن‌ها استنباط انجام گرفته است.

۱ ـ ۱. تمسّک به ظهور

در علم کلام، از حجّیت ظواهر الفاظ ادلّه نقلی بحث نمی‏شود. این بحث، در علم اصول مطرح می‌شود و در علم کلام «حجّیت ظواهر» به عنوان اصل موضوعی، مسلّم تلقّی شده و از آن استفاده می‏شود. قطعاً تمسّک به ظاهر در استنباط آموزه‏های مختلف از نص، کارآیی بسیاری دارد، به‏ گونه‌ای که بدون چنین پیش‌فرضی عملاً فرض استنباط از متن، عقیم می‏ماند. استنباط گاه با توجّه به الفاظ و ظهور آن، یکی از روش‏هایی است که به استنباط آموزه‏های کلامی منتهی می‏شود. این نقش، با ذکر نمونه‏‌ای به تصویر کشیده خواهد شد.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 26376
صفحه از 435
پرینت  ارسال به