193
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

که از هر متنی که مطلبی نقل می‏شود و به نوعی کارکرد عقل در آن متن گزارش می‏شود، حتماً نحوه استفاده صاحب کتاب کلامی مذکور مورد تأیید همه علمای مذهب است و هیچ اختلافی در آن دیده نمی‏شود. همچنین نباید چنین برداشت کرد که وقتی نگارنده متنی را نقل می‏کند و کارکردی خاص از عقل را در آن نص به تصویر می‏کشد، حتماً با صاحب کتاب در این زمینه موافق است؛ بلکه هدف از نقل آن متن، تنها به تصویر کشیدن نحوه به کارگیری عقل در روش نقلی و درون منبعی آن است، بدون هیچ قضاوتی درباره درستی یا نادرستیِ آموزه برآمده از آن.

نقش عقل در روش نقلی کلامی

طبیعی است که در روش نقلی، عقل نیز حضور دارد و به‏ گونه‏های مختلف، ایفای نقش می‏کند؛ زیرا فهم متن بدون به کارگیری عقل، معنا ندارد. ولی سؤال اصلی این تحقیق اقتضا می‏کند صرفاً به کارکرهایی اشاره شود که کارکرد درون منبعی محسوب می‏شود. در نتیجه، نباید انتظار داشت که در این گفتار، اثبات حجّیت برای نقل یا به عبارت دیگر، کارکرد اعتباری بخشی به اصل نقل، از توانایی‏های عقل شمرده شود؛ زیرا هرچند چنین کارکردی برای عقل وجود دارد، ولی کارکرد درون منبعی نیست، بلکه از جمله کارکردهای عقل در روش عقلی محسوب می‏شود. به عبارت دیگر، عقل در این کارکرد، نقش ابزاری ایفا نمی‏کند، بلکه منبع مستقل برای معرفت محسوب می‏شود.

۱. نقش استنباطی

اوّلین گام در فعّالیت‏های کلامی، استنباط آموزه‏های اعتقادی است. تا زمانی که گزاره‏ای استنباط نشده باشد، نه تبیین آن ممکن است و نه تنظیم و ردّ شبهه و اثبات آن. گزاره کلامی، گاه از منبع معرفتی عقلی استنباط می‏شود و گاه از منبع معرفتی نقلی. زمانی که منبع معرفت به قضیه‏ای، دلیل نقلی باشد، به صرف ذکر نقل، فعّالیت کلامی صوت نگرفته است؛ زیرا در این صورت، محقّق صبغه حدیثی به خود گرفته و مضمون روایت را بیان می‏کند.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
192

مقصود از روش عقلی، آن است که در پاره‏ای از مسائل، عقل منبع معرفت به واقعیت اعتقادی تلقّی می‏شود. مثلاً در باب توحید، عقل منبع معرفت مستقل به شمار می‏رود و می‏تواند نسبت به آن واقعیت خارجی، معرفت‌بخش باشد. مقصود از روش نقلی نیز این است که نقل، منبع معرفت برای مسائل خاصّی محسوب شود. مثلاً در باب جزئیات معاد، چون عقل کارآیی و توان اثبات جزئیات معاد را ندارد، نقل می‏تواند منبع معرفت برای بشر تلقّی شود و از جزئیات معاد برای انسان آگاهی بدهد. در این صورت، نقل منبع مستقلّ معرفتی در این گونه مباحث است.

بدیهی است که وقتی عقل منبع اصیل معرفت خاصّی تلقّی شود، نقل باید خود را هماهنگ با عقل نماید و نمی‏توان به نقل معارض و مخالف با آن تعبّد نمود؛ ولی وقتی عقل ابزاری تحت اختیار نقل باشد، تعارض و تخالفی میان عقل و نقل رخ نمی‏دهد؛ زیرا تعارض و ناهماهنگی، زمانی متصوّر است که هر دو در یک رتبه و هم‌عرض یکدیگر باشند؛ در حالی که طبق فرض، عقل ابزار معرفتی و نقل منبع معرفت است و در این صورت، هم‌رتبه بودن آن‌ها منتفی است. به عبارت دیگر، عقل در این فرض، اصلاً معرفت مستقلّی ارائه نمی‏دهد تا تعارض پیش آید، بلکه عقل در صدد کشف مراد و مقصود نقل است. پس هیچ تنافی‌ای میان مدلول نقل و عقل در فرض ابزار بودن عقل رخ نخواهد داد.

در روش عقلی، مسلّماً نقش محوری بر عهده عقل است؛ به‏ گونه‌ای که عقل قادر به کشف واقع است و حتّی نقل نیز در اصل حجّیت خود، محتاج عقل خواهد بود. امّا در روش نقلی که نقش اساسی و محوری با نقل است، عقل چه نقشی را ایفا می‏کند؟ در این گفتار، سعی بر آن است که پاسخی مناسب برای پرسش مذکور ارائه گردد. می‌توان با استفاده از نصوص کلامی و ارائه نمونه‏های عینی، نقش‏های مختلف پیشنهادی را در نصوص کلامی به تصویر کشید تا مخاطب گرامی بتواند به وضوح، تأثیر و کارآیی این نقش‏ها در کلام را حس کند. البتّه نباید چنین تلقّی کرد

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 25155
صفحه از 435
پرینت  ارسال به