عدّهای نیز آن را شرعی و عقلی قلمداد کردهاند. آن دسته از اندیشمندانی که ملاک را شرعی و عقلی قلمداد میکنند، به حسن و قبح عقلی استدلال کردهاند. به اعتقاد آنها، عقل حکم میکند که اگر خداوند انتصاف نکند و حقّ مظلوم را از ظالم نگیرد، حقّ مظلوم را ضایع نموده است؛ زیرا این خداوند است که به ظالم قدرت و تمکّن داده است و در عین اینکه میتوانست با اعمال قدرت خود راه ظلم ظالم را بگیرد، چنین کاری نکرده است. پس اگر حقّ مظلوم را از ظالم نگیرد، حقّ مظلوم را ضایع کرده است و چنین امری قبیح است و خداوند نیز مرتکب قبیح نمیشود.۱
در مورد ظلمهایی که حیوانات به یکدیگر میکنند نیز مشابه همین بحث مطرح میشود. شیخ مفید معتقد است که مطابق جود خداوند، بر وی واجب است به درد و رنجهای حیوانات در دنیا عوض دهد؛ زیرا خداوند حیوانات را برای بهرهمندی از سود خلق کرده است و اگر در مقابل درد و رنج، سودی و بهرهای گیرشان نیاید، انگار آنها برای زیان دیدن خلق شدهاند و خداوند از چنین کاری منزّه و پیراسته است؛ زیرا چنین کاری صرفاً از فرد ظالم و سفیه سر میزند، نه از خداوند عالم و کریم و حکیم.۲
۲. قاعده دفع ضرر محتمل
یکی از قواعدی که برخی از مسائل بنیادین و پایهای علم کلام، بر اساس آن کشف و استنباط شده، قاعده «دفع ضرر محتمل» است. مطابق این قاعده، عقل عملی حکم میکند که بر انسان لازم است ضرر احتمالی را مرتفع سازد و به گونهای رفتار کند که متضرّر نشود. این قاعده، از ارکان اثبات توحید است، به گونهای که اگر کسی به این قاعده و حکم عقل اعتنا نکند و دست به انکار آن بزند، نمیتواند شریعت را اثبات نماید و حتّی نظام اعتقادی شکل نخواهد گرفت. در ادامه، به دو نمونه از کاربرد این قاعده در علم کلام اشاره میشود.