173
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

ایجاد شود، ذات خداوند عاری از آن بوده است و این فرض نیز مستلزم راه‌یابی نقص به ذات خداوند است.۱

۴ ـ ۱۱ ـ ۸. قدم کلام الهی

از جمله مسائل بحث برانگیز در کلام اسلامی، بحث از حدوث و قدم کلام الهی است. برخی از متکلّمین اشعری مسلک، برای اثبات قدم کلام الهی، از برهان ذو حدّین استفاده نموده‏اند. آن‌ها معتقدند کلام الهی از دو حال خارج نیست: یا از کمالات است و یا نقص برای صاحب آن به شمار می‏رود. اگر از صفات کمالیه است، پس باید در مورد خداوند همیشگی باشد؛ زیرا نبودنش به منزله نقص در ذات خداوند است و اگر از صفات نقص است، نباید در خداوند وجود پیدا کند؛ زیرا به اجماع امّت، نقص در ذات خداوند راه ندارد. پس باید صفت کلام خداوند را قدیم تلقّی نمود.۲

۴ ـ ۱۱ ـ ۹. نفی غایت‌مندی فعل خداوند

در علم کلام، در امکان غایت‌مندی فعل الهی، بحث‏های فراوانی صورت گرفته و گروهی آن را پذیرفته و گروهی رد کرده‌اند. اشاعره وجود غایت در فعل الهی را نفی می‏کنند و یکی از استدلال‏های آن‌ها، بر پایه برهان ذوحدّین است. آن‌ها می‏گویند: غرضی که در فعل خداوند تصوّر می‏شود، یا قدیم است و یا حادث. اگر این غرض قدیم باشد، باید فعل خداوند نیز قدیم باشد؛ در حالی که در علم کلام ثابت می‏شود که فعل خداوند حادث است. و اگر غرض حادث باشد، حدوث و پیدایشش به جهت وجود غرضی است و خود آن غرض نیز اگر حادث باشد، حدوثش به جهت وجود غرض دیگری است و این سلسله تا بی‌نهایت باید ادامه داشته باشد و در نتیجه، نباید فعلی محقّق بشود. پس

1.. فخر رازی، چهارده رساله‏: ص۶۳ ـ ۶۴.

2.. فخر رازی، چهارده رساله‏: ص۶۲.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
172

حدّین استفاده می‌کنند و می‏گویند: یا عبد بر این افعال قادر است و یا قادر نیست. در صورتی که قادر نباشد، انتساب فعل به عبد معنا ندارد و در صورتی که قادر بر این افعال باشد، اجتماع دو قدرت بر مقدور واحد رخ می‏دهد که محال است. در نتیجه، فعل را باید به خداوند نسبت داد.۱

۶ ـ ۱۱ ـ ۴. عدم وجوب لطف بر خداوند

در این‌که لطف بر خداوند واجب است یا خیر، میان متکلّمین اختلاف وجود دارد. برخی از آن‌ها برای اثبات عدم وجوب لطف، از برهان ذو حدّین استفاده کرده و گفته‌اند: مکلّف نمودن کافر، یا با اِعمال لطف در حقّ وی همراه است و یا بدون آن. حالت اوّل باطل است؛ زیرا با کفر سازگار نیست. معنای لطف، آن است که ملطوفٌ فیه (یعنی هدایت برای مکلّف) حاصل شده باشد؛ در حالی که در این فرض چنین نیست. در قسم دوم نیز مکلّف ساختن و عدم لطف، یا به جهت عدم قدرت بر لطف است و یا به جهت عدم اِعمال لطف است. قسم اوّل ملازم با محدود سازی قدرت خداوند است و در نتیجه، باطل است و قسم دوم نیز اخلال به واجب است که در حقّ خداوند معنا ندارد.۲

۴ ـ ۱۱ ـ ۷. نفی امکان بروز حوادث در ذات خدا

متکلّمین به شیوه‏ها و استدلال‏های مختلف، امکان بروز حوادث در ذات الهی را نفی کرده‏اند. در یکی از این استدلال‏ها، از برهان ذو حدّین بهره گرفته شده است. مطابق این برهان، آنچه در ذات خداوند حادث می‏شود، یا از صفات نقص است و یا از صفات کمال. اگر از صفات نقص باشد، باید راه‌یابی نقصان در ذات الهی را پذیرفت؛ امری که هیچ مسلمانی بدان ملتزم نیست. و اگر از صفات کمال باشد، باید پذیرفت قبل از آنی که این صفت در ذات خداوند

1.. علامه حلّى، کشف المراد: ص۷۲.

2.. علامه حلّى، کشف المراد: ص۱۱۰ ـ ۱۱۱.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 25189
صفحه از 435
پرینت  ارسال به