برتری یافت، قطعاً چنین حالتی به علّتی مستند است و نمیتواند بدون علّت باشد؛ زیرا چنین امری به معنای ترجیح بلا مرجّح است. در ادامه به نمونههایی از کاربست اصل مذکور در علم کلام اشاره خواهد شد.
۳ ـ ۲ ـ ۱. عمومیت قدرت خداوند
در اینکه آیا قدرت خداوند شامل همه ممکنات میشود یا مختصّ برخی از آنها است، اختلافی میان متکلّمین به چشم میخورد. برخی از آنها معتقدند که قدرت خداوند، شامل مقدورات بندگان نیست و یا خداوند بر قبیح قدرت ندارد و یا محدودیتهایی مشابه آن. در مقابل، بسیاری از متکلّمان مخصوصاً متکلّمان امامیه، معتقدند که قدرت خداوند نسبت به همه ممکنات عمومیت دارد و هیچ محدودیتی از ناحیه قدرت نیست. آنها برای اثبات این مدّعا، از براهینی استفاده کردهاند که یکی از آنها مبتنی بر استحاله ترجیح بلا مرجّح است. نسبت خداوند به جمیع مقدورات یکسان است؛ زیرا خداوند مجرّد از مادّه است. نسبت مقدورات به خداوند نیز از جهت نیازمندی، یکسان است؛ زیرا همگی ممکنالوجود هستند و این علّت در همه یکسان وجود دارد. پس اختصاص یافتن قدرت خداوند به برخی از این مقدورات و شامل نشدنش نسبت به سایرین، ترجیح بلا مرجّح است. ترجیح بلا مرجّح نیز قبیح است. پس قدرت خداوند به همه مقدورات و ممکنات، به نحو واحد است.۱
مشابه همین استدلال را میتوان درباره عمومیت علم خداوند نسبت به جمیع ممکنات نیز اقامه نمود.۲
۳ ـ ۲ ـ ۲. اراده تکوینی
اراده گاه به فعل خودِ مرید تعلّق میگیرد که از آن به «اراده تکوینی» یاد