123
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

در پاسخ دوم نیز می‏گوید: چرا گمان می‏کنید مسائل مهمّ مذکور، در این اصول به وضوح گنجانده نشده است؟ بلکه برای مثال مبحث توحید، عنوان عامّی است که شامل بحث از وجود خداوند و صفاتش می‏شود، نه این‌که صرفاً صفت یگانگی خداوند را در بر گیرد و دیگر صفات و اصل وجود خداوند در آن ملاحظه نشده باشد. به بیان دیگر، توحید یک اطلاق خاص دارد و یک اطلاق عام. اطلاق خاصّ آن، تنها مبحث یکتایی خداوند را در برمی‏گیرد؛ ولی عنوان عامّ آن، تمام مباحث خداشناسی اعم از وجود خداوند و صفات ثبوتیه و سلبیه خداوند را در برمی‌گیرد. در این تقسیم‏بندی نیز توحید به معنای عام آن مدّ نظر است، نه به مفهوم خاصّش.

همچنین در مبحث نبوّت افزون بر نبوّت خاصّه، نبوّت عامّه و ایمان به قرآن نیز قرار می‏گیرد؛ چون در مبحث نبوّت نیز همان عنوان عام و هر آنچه به مبحث ارسال رسول مربوط باشد، قرار گرفته است. ایمان و اقرار به اهمّیت جایگاه و شأن حضرت زهرا علیها السلام نیز می‏تواند در زمره مباحث نبوّت باشد؛ زیرا وی دختر پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله است و ایمان به لزوم محبّت داشتن به دختر رسول اکرم صلی الله علیه و آله، داخل در مبحث نبوّت است. البتّه چه این مبحث می‏تواند در مبحث امامت نیز قرار بگیرد؛ زیرا وی مادر امامان معصوم علیهم السلام است و اهمّیت الهی وی کم‌تر از اهمّیت ائمّه معصوم نیست و او نیز همانند یکی از ائمّه، از جایگاه و شأنی بس رفیع برخوردار است؛ به‏ گونه‌ای که اگر از جهت جنسیت زن نبود، قطعاً جزء آن‌ها بود.

امّا ایمان به عصمت ائمّه اطهار علیهم السلام نیز در مبحث امامت داخل است و امامت به عنوان عامّش، همه این مباحث را پوشش می‏دهد. همچنین ایمان به حضرت مهدی (عجّل اﷲ تعالی فرجه الشریف) نیز در زمره مباحث امامت می‌گنجد؛ زیرا وی امام دوازدهم است.

شهید سیّد محمّد صدر در مجموع می‏گوید:

۰.اگر راهی برای داخل نمودن سایر مباحث اعتقادی و اساسی در این


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
122

این اصول منعکس نمی‏شوند و نمی‏توان به‌سادگی از این اصول کلّی به آن مسائل پایه و زیربنایی منتقل شد. برای مثال از مبحث توحید، وجود خداوند و علم و قدرت او به‌روشنی فهمیده نمی‏شود. همچنین از مبحث نبوّت نمی‏توان به نبوّت عامّه منتقل شد؛ زیرا آنچه در این اصول پنج‌گانه مراد است، قطعاً نبوّت خاصّه و ایمان به رسالت پیامبر عظیم الشأن اسلام است؛ در حالی که باید نبوّت عامّه و ایمان به نبوّت پیامبران پیشین نیز به روشنی از این اصل فهمیده شود، ولی خلاف آن برداشت می‏شود. همچنین ایمان به قرآن کریم باید از این اصل استفاده شود؛ در حالی که از مبحث نبوّت، لزوم ایمان به قرآن کریم و معجزه بودن آن فهمیده نمی‏شود.

همچنین است ایمان به اهمّیت و جایگاه بس بلند حضرت زهرا علیها السلام و ایمان به عصمت ائمّه علیهم السلام و اقرار به این‌که آن‌ها مصدر تشریع هستند، ایمان به غیبت امام زمان عجل اﷲ تعالی فرجه الشریف و این‌که ایشان در آینده ظهور خواهند کرد و زمین را پر از عدل و قسط خواهد کرد، همان‌گونه که پیش از ایشان آکنده از جور و ستم شده بود. هیچ یک از این مطالب، از اصل امامت برداشت نمی‏شود.

جواب: شهید صدر در پاسخ به این اشکال، به دو پاسخ بسنده کرده‌اند. نخست می‏فرمایند: ما نیز همانند شما در مهم بودن این امور شکّی به خود راه نمی‏دهیم و می‏دانیم که این امور، از مسائل پایه‏ای در دین یا مذهب هستند؛ ولی به نظر ما این پنج اصل، پایه‌ای‏تر و اساسی‏تر از دیگر مسائل در علم کلام‌اند. سرّ بسنده کردن به این پنج اصل از میان این همه مسائل مهم و تأثیرگذار، صرفاً انتخاب موضوعات و مفاهیمی است که حفظ آن آسان و گستره آن بیش‌تر باشد، به‏ گونه‌ای که بتوان تمام مسائل را در زیر پَر آن جمع نمود؛ نه این‌که بخواهیم با این تقسیم‏بندی، دیگر مفاهیم ضروری را منکر شویم و بگوییم تنها باید به این مسائل معتقد شد و نباید به غیر آن‌ها اعتقاد ورزید.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 26593
صفحه از 435
پرینت  ارسال به