حالت اندوه و نگرانی را نسبت به پیامبر صلی الله علیه و اله با تأکید بیشتری بیان میکند. همین تعبیر در آیه سوم سوره شعرا نیز در باره ایمان نیاوردن مردم، تکرار شده است.۱ در آیه هشتم سوره فاطر نیز با تعبیر «حسرت» از ناراحتی پیامبر صلی الله علیه و اله یاد شده است:
(فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ.
پس جانت به خاطر شدّت تأسف بر آنان از دست نرود!).
کلمه «حَسَرات» جمع «حسرت» است، به معنای اندوه و غم بر آنچه از دست رفته و پشیمانی از آن است۲، و مراد از اینکه فرمود: «نفست بر ایشان نرود» این است که تو خود را با اندوه از اینکه چرا اینان ایمان نمیآورند، هلاک مکن!۳
تعبیر دیگری که در این باره به کار رفته است، فعل «تشقی» برگرفته از مصدر «شقاوت» است:
(طه مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى.۴
طه! ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی!).
راغب اصفهانی، شقاوت را بر خلاف سعادت دانسته و پس از تقسیم آن بر دو نوع دنیوی و اُخروی، از قول برخی اهل لغت، استعمالش در معنای سختی و دشواری را نیز جایز میداند.۵
در باره نوح علیه السلام نیز این ناراحتی با عبارت «لا تبتأس» وارد شده است:
(وَأُوحِيَ إِلَى نُوحٍ أَنَّهُ لَن يُؤْمِنَ مِن قَوْمِكَ إِلَّا مَن قَدْ آمَنَ فَلاَ تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ.۶
و به نوح وحی شد که: جز آنها که [تا کنون] ایمان آوردهاند، دیگر هیچ کس از قوم تو ایمان نخواهد آورد! پس، از کارهایی که میکردند، غمگین مباش!).
کلمه «ابتئاس» مصدر باب افتعال از ماده «بؤس» و به معنای اندوهِ توأم با ذلّت و خضوع است.۷