پیامبر به او ایمان بیاورند؛ ولی چنین نشد و گروههایی با او مخالفت کردند و از دعوتش رویگردان شدند. این بود که در آخرین آیه از این سوره، خداوند به پیامبر گرامیاش آموزش میدهد تا در برابر رویگردانی مردم، کافی بودن خدای یکتا و توکّل بر او را اعلام نماید:۱
(فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَیهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ.۲
اگر آنها روی بگردانند، [نگران مباش!] بگو: خداوند، مرا کفایت میکند. هیچ معبودی جز او نیست بر او توکّل کردم و او صاحب عرش بزرگ است!).
مقدّم شدن «حسبی» در جمله «حسبی الله»، نشانه حصر است؛۳ یعنی فقط و فقط خدا کافی است و اوست که مرا در هر زمینهای بینیاز میکند. در نتیجه، تنها باید بر او ـ که هیچ معبودی جز او نیست و صاحب عرش بزرگ است ـ اتّکا و اعتماد کرد. پس اگر همه مردم هم اعراض کنند، هیچ ناراحتی و غصّهای ندارد؛ چه این که اگر همه مردم رو به خورشید کنند یا پشت به آن، هیچ اثری در خورشید نخواهد داشت.۴
در آیه ۳۸ سوره مبارک «زمر» نیز همین جمله در مقام احتجاج علیه بتپرستان به پیامبر آموزش داده شده است.۵ چنان چه خداوند در آیه زیر در مقام بر شمردن صفات پسندیده مجاهدان حقیقی و تمجید از آنان، از گفته ایشان مبنی بر کافی دانستن خدا و اعتماد بر او، پس از اطلاع یافتن از شایعه حمله دشمن، خبر داده است:
1.. تفسیر کوثر، ج۴، ص۶۰۶.
2.. سورۀ توبه، آیۀ ۱۲۹.
3.. سيرۀ رسول اکرم صلی الله علیه و اله در قرآن، ج۸، ص۱۹۹.
4.. تفسیر نور، ج۵، ص۱۷۲.
5.. (وَ لَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ ٱلسَّمَاوَاتِ وَ ٱلْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُ قُلْ أَفَرَءَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ إِنْ أَرَادَنِىَ ٱللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِى بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَـٰتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِىَ ٱللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ ٱلْمُتَوَكِّلُونَ) (سورۀ زمر، آیۀ ۳۸).