آسيه دخت مُزاحم، همسر فرعون.۱
۱۲۸.امام باقر عليهالسلام: پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله، پيش از اسلام، ميهمان مردى شد و او از ايشان با احترام، پذيرايى كرد. پس از آن كه خداوند، محمّد صلىاللهعليهوآله را به سوى مردم فرستاد، به آن مرد گفته شد: آيا مىدانى آن كسى كه خداوند عز و جل به سوى مردم فرستاده است، كيست؟
گفت: نه.
گفتند: او محمّد بن عبد اللّه، يتيم ابو طالب و همان كسى است كه در فلان و بهمان روز، ميهمان تو شد و تو گرامىاش داشتى.
آن مرد، نزد پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله آمد و سلام كرد و مسلمان شد و سپس گفت: مرا مىشناسى، اى پيامبر خدا؟ فرمود: «تو كيستى؟».
گفت: من صاحب همان منزلى هستم كه در جاهليت، در فلان و بهمان روز، وقتى به طائف آمدى، وارد آن شدى و من با احترام، از شما پذيرايى كردم.
پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله فرمود: «خوش آمدى ! حاجتت را بخواه».
گفت: دويست گوسفند با چوپانان آنها مىخواهم.
پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله دستور داد آنچه را مىخواهد، به او بدهند. آن گاه به يارانش فرمود: «اين مرد، بينش آن را نداشت كه از من همان چيزى را بخواهد كه پيرزن بنى اسرائيلى از موسى عليهالسلام خواست !». ياران گفتند: پيرزن بنى اسرائيل از موسى چه