دوست داشته است،۱ مثالهایی از موضوعات روایات طلحه است.
به نظر میرسد این احادیث، که بیشترشان حاکی از آداب پسندیده نزد همهٔ عاقلان و بزرگان هستند، در قالب گفتار و کردار معصومان نقل شده تا در میان عموم مردم، و بهویژه عربها که کمتر مبادی این آداب بودهاند، رواج یابد. احتمال ساختگی بودن برخی از این خبرها بیشتر است؛ مثلاً چرا پیامبر باید به طور خاص ظروف ساخت شام را دوست داشته باشد؟ شاید پاسخ این باشد که طلحه خود از اهالی شام بوده و علاقه به زادگاهش را در قالب حدیثی چنین بیان کرده است.
در روایاتی دیگر برخی مشاغل مثل قصابی، زرگری، حجامت و قرائت قرآن برای دربار نهی شده است.۲ شاید برخی معضلات و مشکلات رایج در عصر طلحه یا راویان دیگرِ اینگونه روایات سبب شده که آنان برای رفع مشکل دست به جعل حدیث بزنند تا راهکاری شرعی برای حل آن معرفی کنند. گفتنی است چون برخی راویان کتاب طلحه ضعیف و حتی جاعل معرفی شدهاند، این احتمال قوی است که برخی روایات از طریق آنها به روایات و کتاب طلحه افزوده شده باشد. این احتمال بیشتر دربارهٔ روایاتی است که رنگ و بوی شیعی و امامی به خود گرفتهاند.
به طور مثال بسیاری از روایات طلحه بر اساس «کتاب علی» یا علوم خاص پیامبران که نزد امامان است، شکل گرفتهاند. ناشناخته و دور از دسترس بودن این کتاب و آن علوم، این امکان را به راوی میدهد که از مفاهیمی منحصربهفرد سخن بگوید؛ گویی چون این منابع خاص و دور از دسترساند، شذوذ و انفراد در نقل از آنها دیگر عیب و نقصی برای راوی نخواهد بود. برای نمونه در خبری آمده است که طلحه از امام صادق علیه السلام دربارهٔ حجامت در روز شنبه و درمان ضعف جسمی پرسید و امام به خوردن بهِ شیرین توصیه کرد و در انتها فرمود: «هذا واللّٰه من علم الأنبیاء».۳