محدثان زیدی در سدههای میانی همین حصین بن مخارق را ضعیف شمردهاند.۱
ـ در نام بسیاری از راویان تصحیف و تحریف رخ داده است؛ به گونهای که گاه راوی را به فرد دیگری تبدیل کرده است؛ برای نمونه «احمد بن رشد بن خثیم» به «احمد بن رشید مصری»، و «سعید بن خثیم» به «سعد بن خیثم» تحریف شدهاند.۲ احتمالاً منابعی که برای ضبط اسامی انتخاب شده موثق و معتبر نبودهاند، یا نسخههای مختلف مقابله نشدهاند تا نامها با دقت بیشتری ذکر شوند.
تمامی این اشکالات حاکی از بیاهمیت بودن دانش رجال نزد زیدیه است. به نظر میرسد فقه خاص زیدیان به گونهای است که نیاز به علوم حدیث و سنجش با معیارهای صحت را چندان بایسته نکرده است. در موارد اندکی هم که عالمان زیدی بدان رو آوردهاند، وابسته به منابع رجالی اهل سنت و داوریهای آنان بودهاند. از سوی دیگر زیدیان یمنی در حدیث و رجال تأثیر اندکی از زیدیان نخستین کوفی پذیرفتند؛ به گونهای که گویی از آثار ابنعقده و دیگر رجالیان زیدی کوفه یکسره غافل ماندهاند.
دیگر آثار رجالی زیدیه
پس از الطبقات الکبری تنها دو کتاب دیگر دربارهٔ عالمان زیدی نگاشته شده است. حسن بن حسین بن حیدره (بعد از۱۲۲۱ق) در کتاب مطلع الأقمار ومجمع الأنهار فی ذکر المشاهیر من علماء مدینة ذمار ۱۴۵ عالم زیدی از شهر ذمار را معرفی کرد. کتاب محمد بن علی شوکانی (۱۲۵۰ق) نیز با نام البدر الطالع بمحاسن من بعد القرن السابع بیشتر به منابع تراجمی اهل سنت نزدیک است؛ تاجاییکه عالمان سنی در فهرست تراجم و طبقات خود از آن یاد کردهاند.
بااینهمه در عصر حاضر برخی پژوهشگران زیدی کوشیدهاند رجال و نویسندگان زیدیه و نیز راویان کتابهای حدیثی کوچکشان را معرفی کنند. محمد یحیى سالم