65
زیدیه و حدیث امامیه

شاید بتوان نخستین اثر شبه رجالی زیدیه را تسمیة من روى عن الإمام زید بن علی من التابعین نوشتهٔ ابوعبداللّٰه محمد بن علی علوی (۴۴۵ق) دانست که در آن سی راوی از ناقلان زید معرفی شده‌اند. این اثر بسیار مختصر است و معرفی هر روای تنها با چند کلمه برگزار شده است. برای مثال دربارهٔ ابوالجارود تنها به کوفی و تابعی بودن او اشاره شده است.

مطلع البدور ومجمع البحور فی تراجم علماء الزیدیة اثر احمد بن صالح بن ابی‌رجال (۱۰۹۲ق) باآنکه مرتبط به موضوع رجال‌شناسی و طبقات است، به طور خاص به راویان حدیث نپرداخته است؛ بلکه بیشتر عالمان و بزرگان زیدیه را محور بحث قرار داده و در مجموع۱۳۰۰ عالم زیدی را به ترتیب الفبایی و در چهار جلد معرفی کرده است.

طبقات الزیدیه الکبری

به نظر می‌رسد طبقات الزیدیة الکبرى که صارم‌الدین ابراهیم بن قاسم بن مؤید باللّٰه (۱۱۵۲ق) در قرن دوازدهم پدید آورده، نخستین کتاب رجالی است که به راویان زیدی پرداخته و در جمع‌آوری اسامی و معرفی آنان کوشیده است. از این کتاب در حال حاضر تنها جلد سوم آن منتشر شده و در دسترس است که موضوع آن محدثان و عالمان زیدی است که پس از قرن پنجم تا عصر نویسندهٔ کتاب می‌زیسته‌اند. محققان در مقدمه توضیح داده‌اند که دو جلد نخست این کتاب دربارهٔ راویان زیدی است. جلد اول شامل شرح حال ۳۶۰ تن از صحابه، و جلد دوم در معرفی ۶۱۸۲ راوی از تابعان و اتباع تابعان است. مبنای کار ابراهیم بن قاسم گردآوری و شناسایی راویان مذکور در چند کتاب حدیثی زیدیه از جمله امالی احمد بن عیسی، کتاب الذکر محمد بن منصور مرادی، امالی ابوطالب هارونی و امالی الخمیسیه اثر یحیی بن حسین شجری (۴۷۹ق) است. البته ابراهیم بن قاسم نیز مانند دیگر زیدیان برای زیدی کردن مؤلفان دایرهٔ وسیعی را در تعریف زیدی در نظر گرفته است؛ تاجایی‌که حتی از الصحیفة المسندة امام رضا، امالی قاضی عبدالجبار معتزلی و شواهد التنزیل حاکم


زیدیه و حدیث امامیه
64

عادت زیدیه چنین است که بحث رجال را کنار می‌نهند. آنها اثری دربارهٔ جرح و تعدیل تألیف نکردند و بسیاری از راویان زیدی در کتاب‌های محدثانِ [اهل سنت] ناشناس‌اند.... ما راهی برای شناخت آنها نداریم؛ زیرا عالمان زیدیه به اسانید توجهی نداشتند و بر مراسیل و افتادگی‌های سندی اعتماد می‌کردند و علم رجال را نادیده می‌گرفتند.۱

برخی دیگر از عالمان زیدی کوشیده‌اند دفاعی در برابر این اتهام دست‌وپا کنند. برای نمونه گفته‌اند:

۰.تساهل در اخذ حدیث و یاد نکردن از چگونگی آن تنها شیوهٔ متأخران زیدیه است و قدمای زیدی به سماع حدیث و تصحیح طرق آن عنایت کامل داشته‌اند؛ اما متأخران به علوم معتزله سرگرم شدند و به آنچه آنان دربارهٔ صحت روایت گفتند، بسنده کردند.۲

این دفاع چندان پذیرفتنی نمی‌نماید؛ زیرا قدمای زیدیه همچون هادی الی الحق یحیی بن حسین بن قاسم (۲۹۸ق)، که از برجسته‌ترین و مؤثرترین رهبران زیدی محسوب می‌شود، به سند احادیث توجهی نداشته و معمولاً روایات را بی‌سند گزارش می‌کرده‌اند. احادیث هادی چهار قرن پس از او توسط ابن‌ابی‌نجم صعدی (۶۴۷ق) گرد آمده و به ترتیب ابواب فقهی با نام درر الاحادیث النبویة بالاسانید الیحیویة تنظیم شده است. هادی بیشتر این احادیث را از پیامبر صلی الله علیه و اله و گاه زید و امام علی علیه السلام نقل کرده است؛ بدون آنکه اشاره‌ای به واسطه‌های خود بکند. او به جای سند از تعبیرهای «بَلَغَنا عن رسول اللّٰه / علی/ سلمان فارسی / زید بن علی»، «باسناده عن رسول اللّٰه» و گاه «حدثنی ابی عن ابیه»۳ استفاده می‌کند.۴

1.. قاسمی، محاسن الانظار فیما قیل فی الإسنادات و الاخبار، ص۲۶.

2.. همان، ص۲۹.

3.. گاهی كه هادی به پدر و پدرانش استناد می‌كند، به صورت انگشت‌شمار از راویان میانی سلسله سند تا گویندهٔ حدیث یاد می‌كند كه در این موارد نیز باز شیوهٔ نقل پسر از پدر دیده می‌شود: «حدثنی أبی عن أبیه قال: حدثنا أبوبكر بن أبی أویس عن الحسین بن عبد اللّه بن ضمیرة عن أبیه عن جده عن علی بن أبی طالب». ر.ک: ابن‌ابی‌نجم صعدی، درر الاحادیث النبویة بالاسانید الیحیویة، ص۶۱.

4.. همان، صص۳۸ به بعد.

  • نام منبع :
    زیدیه و حدیث امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    اعظم فرجامي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 52169
صفحه از 575
پرینت  ارسال به