55
زیدیه و حدیث امامیه

حکم دادند و بتریه به تفضیل مفضول (یعنی پذیرش خلافت ابوبکر و عمر با وجود اعتقاد به افضلیت امام علی علیه السلام) گراییدند. این اختلاف‌ نظرها هنوز هم بین زیدیان دیده می‌شود؛ به گونه‌ای که یک نویسندهٔ معاصر زیدی می‌گوید: «موضوع خلفا بسیار حساس است و من ترجیح می‌دهم دربارهٔ آن سخن نگویم؛ هرچند پرسش‌های بسیار دربارهٔ دیدگاه زیدیه بحث دراین‌باره را لازم کرده است».۱ همین نویسنده در ادامه از اعتقاد مشترک زیدیان دربارهٔ خلفا می‌گوید که معتقدند علی علیه السلام اولی و افضل برای خلافت است و ابوبکر و همراهانش که مانع خلافت علی علیه السلام شدند، خطا کردند؛ چنان‌که ابوبکر در گرفتن فدک از فاطمه علیها السلام خطا کرد.۲ پس از این قدر مشترک، زیدیان دو دسته‌ می‌شوند؛ گروهی نظر مثبتی دربارهٔ خلفا دارند و معتقدند سابقهٔ آنها در اسلام خطاهایشان را می‌پوشاند، و در مقابل گروه دیگر اعتقاد دارند که این سابقه نمی‌تواند خطاها را بپوشاند و ازاین‌رو دربارهٔ شأن خلفا توقف کرده‌اند.۳

صحابه

گفتیم که زیدیان کوفی به دشمنی با برخی صحابه، به‌ویژه جنگندگان با علی علیه السلام، شهره بودند. به نظر می‌رسد این نگاه کینه‌ورزانه با گذشت زمان تلطیف شده و زیدیان به اعتقاد اهل سنت نزدیک‌تر شده‌اند. امام هادی الی الحق (۲۹۸ق) از مخالفان سرسخت صحابه بوده و از او سخنان تندی دراین‌باره نقل شده است؛ بااین‌همه در منابع کنونی زیدیه تنها برخی اقوال منتسب به هادی را که گویای نگاهی مثبت به صحابه است، گزینش و گزارش می‌کنند. برای نمونه این خبر را از وی نقل کرده‌اند که وقتی از او دربارهٔ صحابه پرسیدند، او آنها را «الصحابهٔ الصادقین» خواند و بر لزوم احترام به صحابه و همسران پیامبر صلی الله علیه و اله تأکید کرد و تنها سبّ پیمان‌شکنان با رسول خدا صلی الله علیه و اله را که به اهل بیت علیهم السلام جسارت کردند جایز دانست.۴

1.. همان، ص۹۶.

2.. همان.

3.. همان، ص۹۵.


زیدیه و حدیث امامیه
54

مهدویت و غیبت و رجعت نزدشان رواج یافت.۱ این باور دربارهٔ دو امام زیدی دیگر که پس از قیام کشته شدند، تکرار شد و برخی زیدیان، به‌ویژه در خراسان (طالقان)، تا سدهٔ چهارم منتظر ظهور امام غایب بودند.۲

امروزه زیدیان به امام غایب و ظهور مهدی باور ندارند و هر فردی را امام بدانند، قائم به امر امامت می‌خوانند. به بیان دیگر آنان منتظر شخص خاصی نیستند و در هر عصری امام معاصرشان را مهدی‌ای می‌پندارند که قصد هدایت دارد و سایهٔ عدالت را بر زمین می‌گسترد.۳ باآنکه مهدویت از باورهای ریشه‌دار زیدیه است، به نظر می‌رسد بزرگان و نویسندگان زیدی از سدهٔ سوم به بعد این اندیشه را رها کردند و دیگر کتاب یا اثر مستقلی دربارهٔ مهدویت پدید نیاوردند.

ب) خلفا و صحابه

شیعیان همواره در برابر صحابه و سه خلیفهٔ پیش از امام علی علیه السلام موضع‌هایی می‌گرفتند که مرزهای اعتقادی میان شیعه و غیر شیعه را مشخص می‌کرد. به طور کلی نگاه شیعیان به آنان چنین بود که آنان حق علی علیه السلام و خاندانش را غصب کرده‌اند. ازاین‌رو می‌توان گفت میزان دوستی با این افراد یا دوری از آنها عامل نزدیکی یا دوری فرقه‌های شیعی نسبت به اهل سنت بوده است. بتریان که بیش از دیگر فرقه‌های زیدی به اهل سنت نزدیکی داشتند، دو خلیفهٔ نخست را پذیرفته و دربارهٔ عثمان سکوت کرده بودند. به‌هرروی موضع‌گیری زیدیان در برابر خلفا و صحابه همواره یکسان نبوده‌ و دچار تحولاتی شده‌ است.

خلفا

از نخستین روزهای شکل‌گیری فرقه‌های زیدی دو دیدگاه مخالف دربارهٔ خلفا در میان ایشان وجود داشت. پیش‌تر اشاره شد که جارودیه برخلاف بتریه به رد و شتم خلفا

1.. گفته می‌شود مهدویت اعتقاد جارودیان بوده است. ر.ک: همان، ص۸۹.

2.. سمعانی، همان، ج۲، ص۹؛ شهرستانی، همان، ج۱، ص۱۵۹.

3.. حمیدالدین، همان، صص۱۲۳-۱۲۴.

  • نام منبع :
    زیدیه و حدیث امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    اعظم فرجامي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 49491
صفحه از 575
پرینت  ارسال به