دانش رجال و فقهالحدیث کند. اهمیت این روش وقتی بیشتر روشن میشود که میبینیم دانش رجال به سبب محدودیت و نقصان منابع خود در بسیاری از موارد توانایی شناسایی راویان و رجال سند را ندارد و ازاینرو نمیتوان تنها با ملاک رایج کنونی (ارزیابی وثاقت یکایک افراد سند) به صحت یا ضعف سند و در نتیجه متن حکم داد. نمونهٔ بارز آن شمار فراوان راویان «مجهول» و «مهمل» در کتابهای رجالی متأخر است که بر اساس نام راویان در اسناد تنظیم شدهاند و هیچ اطلاعی از آنها جز نام راوی در دست نیست و بدینروی وضعیت سند روایت مجهول و ضعیف تلقی میشود.
پیشنهادها
در اثنای انجام این پژوهش به مسائلی برخوردم که احساس میکنم ضروری است در پژوهشهایی مستقل بدانها پرداخته شود. ازاینرو برای استفادهٔ دیگر پژوهشگران آنها را در اینجا مطرح میکنم تا از حافظهٔ تاریخ محو نشوند.
۱. بازیابی و شناسایی راویان زیدی
با آنکه مفصلترین و پرمطلبترین فصل این تحقیق به شناسایی و معرفی راویان زیدی گذشت، همچنان راویان زیدی بسیاری هستند که منابع رجالی یا تاریخی اهل سنت یا زیدیه به باور زیدی آنها اشاره کردهاند. برای مثال «منصور بن ابیالاسود» را فرقنگاران از جمله بزرگان جارودیه و همراستا با ابوالجارود برشمردهاند؛ اما به سبب ملاک خاصی که در این تحقیق برای گزینش راویان زیدی داشتیم (زیدی بودن به تصریح رجالیان امامی) و اکتفا به بررسی روایات آنان که صاحب کتاب بودند، این شخص در این پژوهش مورد بررسی قرار نگرفت.
از سوی دیگر راویان زیدی بسیاری کشف شدند که کسی به باور زیدی یا بتری و جارودی بودن آنها تصریح نکرده است؛ اما احادیث این افراد یا اساتید خاصی که انتخاب کردهاند و نیز واقع شدنشان به طور پیوسته در طرق نقل شیوخ زیدی میتواند