هم در اختیار داشته که شاگردش علامه حلی (۷۲۶ق) بارها و بارها از آن در خلاصة الاقوال یاد میکند.
پس از سدهٔ هشتم نویسندگان و محدثان امامی تنها به تکرار و گردآوری احادیث و منابع پیشین پرداختند و هیچ تألیف یا منبع جدیدی به منابع حدیثی امامی راه نیافت تا روایات زیدی هم از آن جمله باشد.
بااینهمه باید گفت تأثیر راویان زیدی بر حدیث امامیه در این برههها نبوده است؛ بلکه بیشترین تأثیر در سدهٔ دوم گذاشته شد که هنوز بین امامیه و زیدیه مرز چندانی ایجاد نشده بود. افزون بر آن، هنوز معیار مشخصی هم برای جدا کردن روایات فرق مختلف شیعی وضع نشده بود و ازاینرو محدثان و مشایخ نخستین، روایاتی را که راویان از امامان آنها نقل میکردند میپذیرفتند.
بنابراین حدیث زیدیه در ابتدا با امامیه نزدیک و دستدرآغوش بود؛ اما پس از آن منابع این دو فرقهٔ شیعی از یکدیگر دور شدند تا اینکه در سدهٔ پنجم به حداکثر فاصله از یکدیگر رسیدند. پس از آن در دورههایی مثل سدهٔ ششم و هفتم اندکی به هم نزدیک شدند و سپس باز فاصله گرفتند.
۵. حوزهٔ تأثیرگذاری
روایات زیدی در چه موضوع یا مبحثی بیشترین تأثیر را داشتهاند؟
روایات راویان زیدی در موضوعات و قلمروهای متفاوتی به منابع امامی راه یافتهاند که در فصل پنجم به آنها پرداختیم. تاریخ قیام زید، برخی اعتقادات مشترک زیدیه و امامیه، روایات فقهی، برخی تفاسیر امامی، روایات اخلاقی و نیز منابع رجالی امامی از این روایات متأثرند. بااینهمه به نظر میرسد مهمترین حوزهای که از روایات راویان زیدی تأثیر پذیرفته و نیاز به توجه دارد، فقه امامیه است.
راویان زیدی اگرچه گروهی از شیعیان بودند، به سبب نزدیکی بیشتر با اهل سنت، بهویژه محدثان و فقهای آنان، باورها و اعتقاداتی را پذیرفتند که در روایات آنها وجود داشت. امامیه اخبار و کتابهای این راویان را به سبب همعصر بودنشان با امام