519
زیدیه و حدیث امامیه

است، یا شاید موضوع کتاب ابوروق به مباحث امامی مرتبط نبوده است. ضعیف‌ترین احتمال این است که بگوییم وی بر مذهب نزدیک به امامیه نبوده است؛ زیرا ابوروق که به ولایت اهل‌بیت اعتقاد داشته و کتابی هم در تفسیر داشته که موضوعی عمومی است، به احتمال زیاد از شیعیان نزدیک به امامیه بوده است.

از پسِ این احتمالات تنها می‌توان گفت نجاشی و طوسی در ذکر اسامی راویان و نویسندگان شیعی استقصای کاملی نداشته‌اند و برخی از آنها در ورای قرون جا مانده و معرفی نشده‌اند.

به‌هرروی علامه حلی با افزودن اطلاعات و گاه داوری‌های ابن‌عقده به کتابش سبب شده داده‌های سودمند و مفیدی دربارهٔ راویان زنده شود و بخش اندکی از میراث رجالی ابن‌عقده به ما برسد. به نظر می‌رسد علامه حلی چون به فساد مذهب ابن‌عقده آگاه بود و پیش از او هم بزرگانی چون نجاشی و طوسی کمتر مطلبی از کتاب او به صراحت نقل و یاد کرده بودند، معمولاً پس از هر نقل از ابن‌عقده تکرار می‌کند که به این منبع اعتماد تام ندارد تا راه اشکال بر وی بسته باشد. گویا او می‌خواهد عمل‌ِ بی‌سابقهٔ خود را در استفادهٔ مستقیم و فراوان از رجال ابن‌عقده توجیه کند. برای نمونه او پس از نقل ابن‌عقده از ابن‌نمیر که گفته است: «جمیل بن عبداللّٰه بن نافع را دیدم؛ او و پدرش ثقه هستند»، می‌افزاید: «وهذه الروایة لا تقتضی عندی التعدیل، لکنها من المرجحات».۱ بدین ترتیب علامه به‌صراحت اعلام می‌کند که اقوال و داوری‌های ابن‌عقده را بیشتر به دیدهٔ مرجحات می‌نگرد.

بااین‌حال نقلیات فراوان علامه حلی از ابن‌عقده تا حد زیادی در ترسیم شاکلهٔ کتاب رجال ابن‌عقده مؤثر است. برای نمونه می‌توان به نوع چینش و محتوای کتاب بیشتر پی برد. از نقل‌قول‌های علامه حلی برمی‌آید که سبک نگارشی و چینشی راویان امام صادق علیه السلام در کتاب وی اگرچه به صورت طبقات بوده و حتی تاریخ درگذشت‌ها را نیز داشته است، اما کاملاً نقلی و به شیوهٔ کتاب‌های رجالی هم‌روزگار ابن‌عقده بوده

1.. حلی، خلاصة الاقوال، ص۹۳.


زیدیه و حدیث امامیه
518

نقل می‌کند که از نگاه من حسن بن مصدق، ازدی است.۱ گاه اقوال تاریخی دربارهٔ راویان را نیز نقل می‌کند؛ برای نمونه دربارهٔ حارث بن ابی‌رسن گفته است: «او نخستین کسی بود که تشیع را در قبیلهٔ بنی‌اود تلقین کرد»؛۲ یا دربارهٔ حفص بن سالم که همهٔ رجالیان امامی، برقی، نجاشی و طوسی وی را ذکر و توثیق کرده‌اند۳ به نقل ابن‌عقده می‌افزاید: «حفص بن سالم با زید بن علی خروج کرد و صادق علیه السلام آشکارا اقدام حفص را تأیید نمود».۴

زیادات

علامه حلی نزدیک به ده راوی را تنها بر اساس معرفی‌های ابن‌عقده به جمع راویان امامی که رجالیان قبلی به آنها اشاره نکرده‌اند، افزوده است.۵ نمی‌توان با قطعیت به این پرسش پاسخ گفت که چرا نجاشی یا طوسی به این راویان اشاره‌ای نکردند؛ زیرا برخی از این افراد همچون ابوروق عطیة بن حارث صاحب کتاب بودند. ابن‌عقده دربارهٔ ابوروق گفته است: «او از معتقدان به ولایت اهل‌بیت بود».۶ ابوروق کتابی در تفسیر داشته که محمد بن عبدالرحمان فنتی بین کتاب وی و تفسیر ابان بن تغلب جمع کرده است. نجاشی و طوسی نیز به این نکته آگاه بوده‌اند.۷ طبری و مفسران دیگر بسیاری از روایات تفسیری ابوروق را نقل کرده‌اند.۸ بااین‌همه و به رغم اعتقاد شیعی ابوروق که ابن‌عقده بدان اشاره کرده است، نجاشی و طوسی او را در شمار مصنفان و نویسندگان کتاب‌های خود نیاورده‌اند. شاید بتوان دلیل این عملکرد آنان را تلاش برای خلاصه کردن کتاب دانست که نجاشی بارها هنگام تألیف بدان اشاره کرده

1.. همان، ص۱۰۸؛ برای موارد دیگر از این دست ر.ک: همان، صص۱۱۶، ۱۳۰، ۲۸۲.

2.. همان، ص۱۲۳.

3.. برقی، الرجال، ص۳۷؛ طوسی، الفهرست، ص۶۲؛ همو، الرجال، ص۱۹۷؛ نجاشی، الرجال، ص۱۳۵.

4.. حلی، خلاصة الاقوال، ص۱۲۷.

5.. برای نمونه ر.ک: همان، صص۱۱۶، ۱۳۸، ۲۷۱، ۲۷۶.

6.. همان، ص۲۲۷.

7.. نجاشی، همان، ص۱۲؛ طوسی، الفهرست، ص۱۷.

8.. طبری، جامع البیان عن تأویل آى القرآن، ج۲۲، ص۱۹.

  • نام منبع :
    زیدیه و حدیث امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    اعظم فرجامي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 49692
صفحه از 575
پرینت  ارسال به