517
زیدیه و حدیث امامیه

از قبیلهٔ همدان است. پس کاملاً بجاست که انتظار داشته باشیم ابن‌عقده به واسطهٔ مشایخش به کتاب‌ها و نوشته‌های ابن‌نمیر دست یافته باشد که از جمله احادیث ابوالجارود، خویش و هم قبیلهٔ ابن‌نمیر، در آنها بوده است.

به جز مشایخ یادشده گاهی ابن‌عقده بر اساس واکنش‌ها و سخنان امام صادق علیه السلام دربارهٔ راوی داوری می‌کند. برای نمونه او ترحّم (طلب رحمت) امام برای چندین راوی از جمله مختار ثقفی و اسماعیل بن عبدالرحمان جعفی را گزارش می‌کند.۱

تضعیف: علامه حلی دربارهٔ پنج راوی از تضعیفات ابن‌عقده یاد می‌کند که در هر پنج مورد راویان در منابع دیگر امامی همانند الرجال طوسی یا الرجال نجاشی نیز معرفی شده‌اند.۲ حبیب بن معلل را نجاشی با تأکید توثیق می‌کند؛۳ درحالی‌که ابن‌عقده با سند به امام صادق علیه السلام می‌رساند که وی بر ما دروغ می‌بندد. علامه پس از نقل این سخن می‌افزاید: «وهذه الروایة لا اعتمد علیها والمرجع فیه إلى قول النجاشی فیه».۴ راوی دیگری را که طوسی بدون جرح و تعدیل آورده است،۵ ابن‌عقده با سند رساندن به بخاری «منکرالحدیث» می‌خواند.۶ به نظر می‌رسد به طور کلی علامه حلی تضعیفات ابن‌عقده را قبول نداشته تا به طور خاص کسی را که ابن‌عقده تضعیف می‌کند بیاورد. از این جهت وی همانند رجال‌شناسان متأخرتر اهل سنت، چون دارقطنی و خطیب بغدادی، عمل کرده است که به تضعیفات ابن‌عقده، به سبب تفاوت مذهب یا باورهای دیگرش، وقعی ننهاده‌اند.

نسب‌شناسی یا اطلاعات تاریخی

علامه حلی در موارد اندکی از اطلاعات و سخنان ابن‌عقده یا اساتیدش دربارهٔ انساب، کنیه‌ها یا نام صحیح راویان یاری گرفته است. او از علی بن حسن بن فضال

1.. ر.ک: حلی، خلاصة الاقوال، صص۲۷۶، ۵۴.

2.. برای نمونه ر.ک: همان، صص۳۲۹، ۳۴۵، ۳۹۱.

3.. نجاشی، همان، ص۱۴۱.

4.. حلی، خلاصة الاقوال، ص۱۳۳.

5.. طوسی، الرجال، ص۲۸۸.

6.. حلی، خلاصة الاقوال، ص۲۷۲.


زیدیه و حدیث امامیه
516

الطبقات،۱ احمد بن حنبل،۲ یحیی بن معین و بسیاری از بزرگان اهل سنت بوده و دربارهٔ سال درگذشت یا انساب و جرح و تعدیل بسیاری از راویان کوفی به آنها خبر داده است.۳ در وصفش گفته‌اند مردی زاهد و فقیر بود که در زمستان با نمدی زمستانی و در تابستان با ازاری خود را می‌پوشاند.۴ احمد حنبل او را «درة العراق» نامیده بود۵ و رازی که پدرش از شاگردان وی بوده، او را از «دانشمندان زیرک و ناقد طبقهٔ سوم کوفه» خوانده۶ و چهار باب جداگانه برای معرفی شخصیت، اقوال جرح و تعدیلی، داوری‌های علل الحدیث و سخنان ابن‌نمیر در شناسایی کنیه‌ها، اسامی، زادگاه و شهرهای راویان گشوده است.۷ اینها همه نشان از اطلاعات فراوان او و تأثیر آنها در رجال‌شناسی اهل سنت دارد.

با وجود بزرگی ابن‌نمیر و دانش گسترده‌اش، که بزرگان هم‌روزگارش از آن بسیار بهره برده‌اند به گونه‌ای که گفته شده «احمد بن حنبل و یحیی بن معین دربارهٔ شیوخ کوفه سخنانی را تکرار می‌کنند که ابن‌نمیر دربارهٔ آنها گفته است»،۸ به نظر می‌رسد دیدگاه‌های رجالی ابن‌نمیر در جرح و تعدیل با مشایخ غیرکوفی هماهنگ نبوده است. برای نمونه گفته شده ابن‌نمیر از پسر یونس بن بکیر حدیث می‌نوشت و او را ثقه می‌خواند؛ درحالی‌که بقیهٔ رجال‌شناسان، یونس و پسرش را تضعیف می‌کردند.۹ شاید ابن‌نمیر از تشیع کوفه تأثیر پذیرفته و به همین سبب راویان کوفی را ضعیف یا خدشه‌دار ندانسته است. نکتهٔ جالب توجه دیگر آن است که وی دقیقاً از همان تیره و طایفهٔ ابوالجارود است؛ زیرا هر دو از بطن خارف از قبیلهٔ همدان بودند و ابن‌عقده نیز

1.. ابن‌سعد، الطبقات الكبرى، ج۶، ص۴۱۳.

2.. احمد بن حنبل، العلل، ج۱، ص۳۶۹.

3.. برای نمونه ر.ک: همان، ج۲، صص۴۳۳، ۴۳۷ و ج۳، ص۳۶۲.

4.. ابن‌ابی‌حاتم رازی، الجرح والتعدیل، ج۱، ص۳۲۱.

5.. همان، ج۱، ص۳۲۰.

6.. همان.

7.. همان، ج۱، صص۳۲۱-۳۲۸.

8.. همان، ج۱، ص۳۲۰.

9.. عجلی، معرفة الثقات، ج۱، ص۲۰۲.

  • نام منبع :
    زیدیه و حدیث امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    اعظم فرجامي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 49857
صفحه از 575
پرینت  ارسال به