515
زیدیه و حدیث امامیه

توثیق و مدح: به نظر می‌رسد فزونی شمار راویان توثیق‌شده و مدح‌شده درخور تأمل و بررسی است. گفتنی است بیشتر راویانی که ابن‌عقده توثیقشان کرده است، نزد رجال‌شناسان دیگر فاقد توصیف رجالی‌‌اند؛ ازاین‌رو به نظر می‌رسد علامه حلی برای معرفی این راویان از رجال ابن‌عقده بهره گرفته است. توثیقات ابن‌عقده به دو صورت است؛ گاهی مستقیم و با انتساب به ابن‌عقده نقل می‌شود و گاه سند با چند واسطه از ابن‌عقده به گویندهٔ توثیق می‌رسد. وقتی علامه مستقیم از ابن‌عقده نقل می‌کند، مثلاً «أبوحیان وأبوالجحّاف قال ابن‌عقدة: انهما ثقتان»،۱ مشخص نیست که ابن‌عقده خود این افراد را توثیق کرده است یا باز با سند به اساتیدش منتسب کرده و علامه در این موارد سند و سخن ابن‌عقده را خلاصه کرده است. علامه حلی توثیقات یا به طور کلی دیدگاه‌های رجالی ابن‌عقده را در کنار آراء دیگر رجالیان امامی قرار می‌دهد؛ برای نمونه در شرح‌حال علی بن سری می‌گوید: «ثقة، قاله النجاشی وابن عقدة».۲

در مواردی که ابن‌عقده با استناد به اساتیدش توثیق و مدح راوی را بیان می‌کند، که بیشتر موارد همین گونه است، بیش از همه سخنش را به علی بن حسن بن فضال و پس از آن به ابن‌نمیر مستند می‌کند. او از علی بن حسن بن فضال مستقیم نقل می‌کند و پیش‌تر گفتیم که وی یکی از تأثیرگذارترین اساتید رجالی ابن‌عقده در کوفه بوده است. به نظر می‌رسد اگر ابن‌فضال کتابی در رجال از خود بر جای نگذاشته است، در عوض رجالیان شیعی کوشیده‌اند اقوال و آراء او را با کمک ابن‌عقده یا شاگردان دیگرش به دست آورند.

برخی داوری‌های رجالی ابن‌عقده را به این سبب که به ابن‌نمیر (۲۳۴ق) بازمی‌گردد و وی را فردی توثیق‌نشده می‌دانند نپذیرفته‌اند.۳ ابن‌نمیر در حقیقت یکی از محدثان و رجال‌شناسان برجستهٔ اهل سنت است. نام کامل او محمد بن عبداللّٰه بن نمیر همدانی خارفی است. وی از مشایخ کوفه و استاد محمد بن سعد صاحب

1.. حلی، خلاصة الاقوال، ص۳۰۶.

2.. همان، ص۱۸۱.

3.. همان، صص۹۳، ۱۲۶، ۱۳۸، پاورقی.


زیدیه و حدیث امامیه
514

«نجاشی نیز توثیق خود را از ابوالعباس نقل کرده که از سخن او برمی‌آید مراد از ابوالعباس ابن‌عقده باشد که زیدی المذهب است و بر توثیقش اعتماد نتوان کرد».۱

گرچه رجال‌شناسان و محدثان امامی در این موارد هر گاه محتوای روایت را سست و غیرقابل احتجاج می‌یابند، به سراغ اقوال تضعیف راوی و برای نمونه ابن‌غضائری می‌روند،۲ بااین‌همه این تلاش‌ها نشان از اختلاف دربارهٔ توثیقات خاص نجاشی دارد.

۵. رجال‌شناسان متأخر

ابن‌طاووس تصریح کرده که رجال ابن‌عقده را در اختیار داشته و از آن مطالبی نقل کرده است. شاگرد وی حسن بن یوسف بن مطهر (۷۲۶ق) مشهور به علامه حلی هم این کتاب را در اختیار داشته و مطالبی بیش از آنچه نجاشی و طوسی از آن برگرفته‌اند، نقل کرده است. گرچه پس از علامه حلی شاگردش حسن بن علی بن داوود (۷۴۰ق) نیز در رجال خود این نقلیات را بازتاب داده و احتمالاً رجال ابن‌عقده را در اختیار داشته، اما جزئیات آن را با تفصیلی که علامه حلی آورده، بازگو نکرده است؛ ازاین‌‌رو ما هم خلاصة الاقوال علامه حلی را ملاک قرار می‌دهیم و سخنان ابن‌عقده را در آن بازیابی می‌کنیم. می‌توان تأثیرات ابن‌عقده در کتاب رجالی علامه حلی را در این زمینه‌ها برشمرد:

جرح و تعدیل

قریب به اتفاق نقل‌قول‌ها و بهره‌گیری‌های علامه حلی از کتاب رجال ابن‌عقده مربوط به توثیق یا تضعیف راویان است که می‌توان آنها را در جدول زیر خلاصه کرد:

1.. بحرالعلوم، فوائد الرجالیة، ص۱۵۵.

2.. مولی صالح مازندرانی، شرح اصول الكافی، ج۲، ص۲۰۷.

  • نام منبع :
    زیدیه و حدیث امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    اعظم فرجامي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 49697
صفحه از 575
پرینت  ارسال به