«نجاشی نیز توثیق خود را از ابوالعباس نقل کرده که از سخن او برمیآید مراد از ابوالعباس ابنعقده باشد که زیدی المذهب است و بر توثیقش اعتماد نتوان کرد».۱
گرچه رجالشناسان و محدثان امامی در این موارد هر گاه محتوای روایت را سست و غیرقابل احتجاج مییابند، به سراغ اقوال تضعیف راوی و برای نمونه ابنغضائری میروند،۲ بااینهمه این تلاشها نشان از اختلاف دربارهٔ توثیقات خاص نجاشی دارد.
۵. رجالشناسان متأخر
ابنطاووس تصریح کرده که رجال ابنعقده را در اختیار داشته و از آن مطالبی نقل کرده است. شاگرد وی حسن بن یوسف بن مطهر (۷۲۶ق) مشهور به علامه حلی هم این کتاب را در اختیار داشته و مطالبی بیش از آنچه نجاشی و طوسی از آن برگرفتهاند، نقل کرده است. گرچه پس از علامه حلی شاگردش حسن بن علی بن داوود (۷۴۰ق) نیز در رجال خود این نقلیات را بازتاب داده و احتمالاً رجال ابنعقده را در اختیار داشته، اما جزئیات آن را با تفصیلی که علامه حلی آورده، بازگو نکرده است؛ ازاینرو ما هم خلاصة الاقوال علامه حلی را ملاک قرار میدهیم و سخنان ابنعقده را در آن بازیابی میکنیم. میتوان تأثیرات ابنعقده در کتاب رجالی علامه حلی را در این زمینهها برشمرد:
جرح و تعدیل
قریب به اتفاق نقلقولها و بهرهگیریهای علامه حلی از کتاب رجال ابنعقده مربوط به توثیق یا تضعیف راویان است که میتوان آنها را در جدول زیر خلاصه کرد:
