برده و نقل کرده است؛ ازاینرو عبارات مشترکی در دو منبع دیده میشود.
از سوی دیگر نجاشی معمولاً این بتریان را «عامی» (از اهل سنت) میخواند که امری طبیعی است؛ زیرا بتریان به اعتقادات اهل سنت بسیار نزدیک بودند. نجاشی عامر بن کثیر، عبادة بن زیاد و یحیی بن سالم را زیدی میخواند؛ درحالیکه طوسی از آنها سخنی به میان نیاورده است. از آن سو طوسی، عمر بن موسی وجیهی و ابوالفرج اصفهانی را زیدی میداند؛ درحالیکه نجاشی به اینان اشارهای ندارد. دربارهٔ حصین بن مخارق وضعیت چنین است که هیچ یک از این دو رجالی به مذهب زیدی او اشاره ندارند؛ اما ابنغضائری این راوی را زیدی میخواند.
ابوالجارود تنها کسی است که نجاشی و طوسی بر زیدی بودن وی اتفاق دارند. این مقایسهها تنها براساس الفهرست طوسی و الرجال نجاشی صورت گرفته است و اگر الرجال طوسی هم داخل شود، زیدیان بیشتری مطرح میشوند؛ به علاوهٔ بتریانی که در کتاب نجاشی از ایشان یادی نشده یا به مذهب زیدیشان اشارتی نرفته است. یکی از آنان حسن بن صالح بن حی است که نجاشی این راوی مشهور به زیدی بودن را میآورد؛ اما به مذهبش اشاره نمیکند.
توثیق و تضعیف
آنچه بیش از همه در تأثیر ابنعقده بر نجاشی بارز و پراهمیت است، توثیق راویان متفرد به نجاشی است؛ یعنی راویانی که منبع دیگری آنها را ثقه ندانسته است. وضعیت رجالی راویانی که نجاشی در معرفی یا طرق کتاب آنها از ابنعقده یاد کرده، چنین است:
بدین ترتیب آمار قابل توجهی از راویان یا نویسندگانی که ابنعقده در معرفی آنها
