گزارش کرده و بیش از همه به واسطهٔ ابنعقده از «علی بن حسن بن فضال» از پدرش به امام رضا علیه السلام سند رسانده است. ظاهراً این روایات برگرفته از همان نسخهٔ ابنفضال است که نجاشی و ابنغضائری۱ به آن اشاره کردهاند. نجاشی به سبب سخن علی بن حسن که گفته بود: «من در هجدهسالگی روایات پدرم را مقابله میکردم و چون آن روایات را درک نمیکردم بر خود روا نمیدانم از پدرم نقل کنم»،۲ بر درستی این طریق که ابنفضال در آن از پدرش نقل میکند، تردید دارد؛ بهویژه که این طریق تنها نزد قمیها موجود بوده و کوفیان از آن خبر نداشتهاند. صدوق در مشیخهٔ خود به روایات ابنعقده با واسطهٔ محمد بن ابراهیم بن اسحاق طالقانی، که برای ما فردی کاملاً مجهول است، طریق میدهد.۳
بههرروی با وجود نقل قمیها از ابنعقده به نظر نمیرسد وی سفری به قم یا مناطق اطراف آن کرده باشد و به احتمال فراوان طالقانی یا محدثان دیگر ایرانی به کوفه و عراق نزد او رفته بودهاند.
ابنغضائری
در کتاب کوچکی که از نگاشتههای ابنغضائری باقی مانده است، میتوان تأثیر ابنعقده بر داوریهای ابنغضائری را دید. این نقل اقوال گاهی به داوریهای رجالی ابنعقده بازمیگردد و گاه تنها اشاره به نقل کتاب یک راوی برجسته توسط ابنعقده است. برای نمونه او با واسطه از ابنعقده نقل میکند که «محدثان به ابوداوود نخعی لقب کذاب النخع را دادند».۴ همچنین ابنغضائری به واسطهٔ ابنعقده به کتابهای المتعه اثر جعفر محمدی،۵ روایات علی بن حسن فضال از پدرش۶ و الصفین ابان بن