«دربارهٔ حافظ بودن و عظمت وی حکایات مختلفی نقل میشود.... اصحاب ما به سبب اختلاط او با ایشان و بزرگی منزلت و جایگاهش و نیز وثاقت و امانتداریاش وی را یاد میکنند».۱ طوسی نیز در الرجال همین الفاظ را به کار میبرد۲ و در الفهرست میآورد: «وثاقت، جلالت و گستردگی حفظ ابنعقده مشهورتر از آن است که دربارهٔ آن سخن گفته شود».۳
بههرروی آنچه از این ستایشها برمیآید این است که عالمان و محدثان امامی نسبت به وی نظر مساعدی داشتهاند و به رغم تفاوت مذهب و اندیشه، وی را نکوهش یا تقبیح نکردهاند. کلینی (۳۲۹ق) از وی روایاتی نقل میکند که نشان میدهد ابنعقده از مشایخ وی بوده است.۴ ابنقولویه (۳۶۷ق) نیز شاگرد او بوده۵ و صدوق (۳۸۱ق) با واسطهٔ محمد بن ابراهیم بن اسحاق طالقانی روایات ابنعقده را نقل میکند.۶
افزون بر حدیث، ابنعقده در دانش رجال نیز پذیرفتهشده و معتبر بوده است. او چنان با امامیه درهم آمیخته بود۷ که طرق بسیاری از کتابهای امامی بدو منتهی میشد. نجاشی و طوسی به هنگام طریق دادن به کتابها و اصول نخستین از وی و اسنادش بسیار یاد کردهاند. به نظر میرسد جز اینها، جرح و تعدیلهای ابنعقده هم برای رجالشناسان امامی حجت بوده و رواج داشته است. به نظر میرسد مهمترین علت نفوذ و تأثیر فراوان ابنعقده بر رجالشناسان امامیه، اطلاعات وسیع و منحصربهفرد او بوده است. اکنون به بررسی دیدگاههای مهمترین رجالیان امامی دربارهٔ ابنعقده میپردازیم.
1.. نجاشی، همان، ص۹۴.
2.. طوسی، الرجال، ص۴۰۹.
3.. همو، الفهرست، ص۷۳.
4.. كلینی، همان، ج۵، صص۴، ۳۳۸، ۵۱۰.
5.. ابنشهرآشوب، معالم العلماء، ص۶۶.
6.. صدوق، كتاب من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۵۳۶.
7.. رجالشناسان بارها به این نكته اشاره كردهاند؛ از جمله ابنغضائری، الرجال، ص۱۱۰.