لغتشناسان گفتهاند «رِبّیثا» یا «رِبّیث» همان «جریث» است۱ که جِرّیث یا جِرّی را مارماهی معنا کردهاند.۲ جواز خوردن مارماهی از مختصات فقه اهل سنت و نیز بتریه است و فقهای امامی آن را حرام میدانند.۳ به نظر میرسد مسعده که از بتریه معرفی شده در این روایت باور فقهی خود را در قالب روایت به منابع روایی امامی کشانده است.
هرچند فقهای امامی از خبر مسعده دربارهٔ مارماهی حکم فقهی استنباط نکردند، برخی دیگر از روایات راویان زیدی با این موضوعات در ابواب فقهی گزارش شده و زمینهٔ برداشت حکمی فقهی را فراهم آورده است. برای نمونه از غیاث بن ابراهیم نقل میشود که امام صادق علیه السلام فلاخن را دوست نمیداشت (انه کره الجلاهق). کلینی همین خبر را در «کتاب الصید» و ذیل بحث از کراهت و نهی از خوردن شکاری که با سنگ و پرتاب کردن گل سفتشده کشته شده باشد، آورده است.۴
در مواردی نیز محتوای خبر با عقل سازگار نیست. برای نمونه در این روایات گاهی کیفری سنگین و گاه بهعکس پاداشی بسیار بزرگ برای خوردن یک خوراکی ساده و حلال بیان شده است. برای نمونه طلحة بن زید در نکوهش خوردن خاک از امام صادق علیه السلام نقل کرده است: «أکل الطین یورث النفاق».۵ عمرو بن جمیع به واسطهٔ امام صادق علیه السلام این روایت را به پیامبر صلی الله علیه و اله میرساند: «هر کس تکه نانی بیابد و بخورد هفتصد حسنه خواهد داشت و هر که تکه نان را در زباله بیابد و بشوید و در بلندی قرار دهد هفتصد حسنه ثواب میبرد».۶
تمجید از قومیت یا زادگاه راوی نیز در این دست روایات برجسته است. طلحة بن زید اهل شام است و در روایتی که برقی و کلینی هر دو گزارش کردهاند آورده است:
1.. طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۱۳۰.
2.. دمیری، حیاة الحیوان، ج۲، ص۴۷۸.
3.. مفید، المقنعه، ص۸۰۱.
4.. كلینی، همان، ج۶، ص۲۱۴.
5.. برقی، المحاسن، ج۲، ص۵۶۵.
6.. برقی، همان، ج۲، ص۴۴۵.