عیاشی برای روایات آگاه شد؛ اما از این روایت زیدی میتوان حدس زد که آن را از منابع زیدی دریافت کرده و کوشیده است روایاتی را که به نفع امامیه بوده نقل کند.
چهار. تفسیر المیزان
طباطبایی روایات تفسیری ابوالجارود را با وجود اذعان به ضعف او پذیرفته است: «ابوالجارود مطعون است؛ بااینهمه امامیه آنچه را که او از امام باقر علیه السلام روایت میکند پذیرفتهاند؛ زیرا در حالت استقامت و پیش از انحرافش نقل کرده است».۱ علامه نزدیک به ۱۲۰ روایت از ابوالجارود نقل میکند که بیشتر برگرفته از تفسیر قمی و تفسیر عیاشی است.۲ برخی هم از منابع روایی دیگر مثل کافی یا نوشتههای صدوق آمدهاند.۳ این مفسر در بیشتر موارد روایات ابوالجارود را پذیرفته و همانند روایات تفسیری دیگر راویان و منابع با آن برخورد کرده است؛ تاجاییکه حتی اگر میان روایت ابوالجارود و دیگر روایات یا تفسیر منتخب خودش ناسازگاری بوده، در جمع آن کوشیده است و آن را نیز چون یکی از مصادیق آیه پذیرفته است.۴ بااینحال گاهی هم در راه رد یا نقد روایات ابوالجارود گام نهاده است. او در این گونه موارد با توجه به ارسال سند،۵ مخالفت روایت با دیگر روایات،۶ مخالفت با سیاق آیه۷ و برابری با محتوای روایات اهل سنت،۸ تفسیر برخاسته از روایت ابوالجارود را رد کرده است.
در کل میتوان گفت منابع تفسیری امامیه، روایات تفسیری ابوالجارود را به مثابهٔ روایات یکی از راویان امامی پذیرفتهاند و در مواردی که این روایات مخالفتی با روایات دیگر یا تفسیر مورد نظرشان نداشته، آنها را حجت و معتبر دانستهاند.
1.. طباطبایی، المیزان، ج۸، ص۹۵.
2.. برای نمونه ر.ک: همان، ج۴، ص۳۴۹ و ج۵، صص۹۰، ۱۲۵.
3.. برای نمونه ر.ک: همان، ج۴، ص۴۱۳ و ج۵، ص۹۳.
4.. برای نمونه ر.ک: همان، ج۱۰، صص۴۸، ۷۸ و ج۱۱، ص۸۵ و ج۱۲، ص۱۴۸.
5.. همان، ج۷، ص۶۸.
6.. همان.
7.. همان، ج۱۱، ص۳۳۲.
8.. همان، ج۴، ص۲۵۹.