شمار یاران امام صادق علیه السلام ذکر کرده است.۱ محمد بن عکاشه (پیش از ۲۰۰ق) را قَدَری و از کذابان سرشناس برشمردهاند؛۲ ابنعدی او را سندساز وصف کرده و شمار زیادی از روایات وی را آورده و همه را منکر و موضوع دانسته است.۳ فضل بن یوسف بن یعقوب جعفی نیز مجهول است و ابنعقده در اخباری دیگر، که معمولاً اهل سنت گزارش میکنند،۴ از او نقل کرده است. بررسی این راویان نشان میدهد جز ابنعقده دیگران مجهول یا از اهل سنتاند و تنها زیدی آنها همین ابنعقده است.
از این اشارهٔ طوسی و نیز نمونههای دیگر،۵ برمیآید که وی به طور ضمنی و کلی با مذهب و باور راویان آشنا بوده و هرچند در کتابهای رجالیاش به آنها اشاره نکرده (یا اشاره کرده ولی توضیحی نداده) شناختی نسبی از آنان داشته است. احتمال دیگر آن است که طوسی به سبب حضور ابنعقده در این سند، دیگر راویان را نیز زیدی دانسته است، یا آنکه سلسله روایات و اسناد خاص ابنعقده در منابع روایی امامی را میشناخته و چون این سند از جمله اسناد متفاوت و منفرد بوده، طوسی به غیرامامی بودن طریق آن آگاه شده است.
بههرروی سخن طوسی دربارهٔ این روایت نشان میدهد وی و شاید دیگر رجالشناسان و محدثان امامی، روایات راویان زیدی را همتراز روایات راویان عامی و اهل سنت در نظر میگرفتند و اعتبار چندانی برای آنها قائل نبودند. سخن و داوری طوسی دربارهٔ یک روایت دیگر این نکته را روشنتر میکند.
او پس از گزارش روایت حسن بن صالح بن حی دربارهٔ مقدار آب کر میافزاید: «ذلک قد ورد مورد التقیة... فیجوز أن یکون الخبر ورد موافقا لهم والذی یبین ذلک أن
1.. طوسی، الرجال، ص۱۷۵.
2.. ابنابیحاتم رازی، الجرح والتعدیل، ج۸، ص۵۲.
3.. ابنعدی، الكامل فى ضعفاء الرجال، ج۶، ص۱۶۹.
4.. برای نمونه ر.ک: أبوعمرو دانی، السنن الواردة فی الفتن، ج۲، ص۵۰۵؛ ابنعساكر، تاریخ مدینة دمشق، ج۷۰، ص۱۱۳.
5.. برای نمونه ر.ک: طوسی، تهذیب الأحكام، ج۶، ص۱۶۸.