برخی روایات هم قائم تنها همنام پیامبر صلی الله علیه و اله ذکر شده است.۱ این روایات را ابوالجارد، عامر بن کثیر سراج، صباح بن یحیی مزنی، عبیداللّٰه بن موسی و دیگرانی روایت کردهاند که همگی از زیدیه یا نزدیک به باور زیدیه بودهاند. عبیداللّٰه بن موسی عبسی (۲۱۳ق) از محدثان کوفه بوده که به تصریح اهل سنت شیعی بوده و احادیث منکری دربارهٔ تشیع نقل کرده که سبب تضعیفش از این جهت شده است.۲ به نظر میرسد منظور راویان زیدی از این تعبیر اشاره به «محمد بن عبداللّٰه»، نفس زکیه، است که منابع امامی آن را با امام دوازدهم انطباق دادهاند. نوبختی تصریح میکند که قائلان به امامت نفس زکیه به این حدیث پیامبر صلی الله علیه و اله استناد میکردند: «القائم المهدی اسمه اسمی واسم أبیه اسم أبی».۳
اندیشهٔ انتظار قائم در واقفیه
اشاره به این نکته ضروری است که باور به مهدی غائب و قیام آخرین، از اعتقادات خاص امامیه نیست. گرچه کیسانیه نخستین فرقهٔ شیعی بود که این باور را رایج کرد، دیگر فرق شیعی نیز این اندیشه را داشتند و گاه از آن بهسختی پاسبانی میکردند. واقفیان از این قبیل شیعیاناند که بزرگانشان دربارهٔ این موضوع کتابهای فراوان و قابل توجهی نوشتهاند.
جز حسن بطائنی که کتابهای الغیبه، القائم و نیز الرجعه را نگاشته،۴ طاطری از اساتید و بزرگان واقفی پس از بطائنی و حسن بن سماعه (۲۶۳ق) هر یک کتابی با نام «الغیبه» نگاشته بودند۵ تا حافظ و پاسدار این اندیشه باشند؛ گرچه آنان انحرافاتی هم در نظریهٔ غیبت ایجاد کردند. افزون بر آن، عبداللّٰه بن جبلة بن حیان واقفی (۲۱۹ق) نیز بهصراحت در عنوان کتابش بیان کرده که اندیشهٔ انتظار برای قائم ویژگیهایی