453
زیدیه و حدیث امامیه

حجت بر مردم است انتقام خون او را خواهد گرفت.۱

به جز روایاتی که مستقیم به شمشیر کشیدن و قیام دعوت می‌کند، ابوالجارود راوی روایاتی پیشگویانه است و از بدتر شدن دین‌داری و اخلاق مردمان آینده خبر می‌دهد.۲ به نظر می‌رسد این روایات نیز برگرفته از این باور است که همواره باید در برابر وضع موجود شورش کرد؛ شاید هم زمینه‌ساز این تفکر برای مسلمانان آینده است که پیشینیان دستور و جواز این قیام‌ها را داده‌اند.

مهدی نفس زکیه

اعتقاد به مهدی موعود بودن نفس زکیه در زیدیهٔ نخستین، به‌ویژه پس از قیام ناکام وی و برادرش ابراهیم، شکل گرفت و انتظار برای بازگشت او از کوه‌های اطراف مدینه (کوه رضوی) «رجعت» خوانده شد. دیدگاه «رجعت» پیش از نفس زکیه نیز سابقهٔ دیرین داشت، و برخی اصحاب امام علی علیه السلام همانند اصبغ بن نباته را نیز از معتقدان به این باور دانسته‌اند.۳ حتی برخی گفته‌اند پیش از اسلام نیز عرب‌ها به بازگشت قهرمانان کشته‌شده اعتقاد داشتند.۴

بااین‌همه بارزترین گروه معتقد به رجعت، کیسانیه بودند که این اعتقاد را به فرق دیگر نیز منتقل کردند؛ آنان به رجعت محمد بن حنفیه باور داشتند و حتی ده‌ها سال پس از درگذشت وی بر این دیدگاه باقی بودند.۵ به‌ویژه تصریح شده که شاعران سدهٔ دوم همانند کثیر بن عبدالرحمن بن اسود (۱۰۵ق)،۶ بشّار بن بُرد (۱۶۷ق)۷ و حمیری (۱۷۳ق)۸ همگی بر مذهب کیسانیه و منتظر رجعت بودند. گفته شده کثیر بن

1.. طوسی، الغیبه، ص۱۸۹.

2.. برای مثال ر.ک: برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۵۱؛ مروزی، كتاب الفتن، ص۳۹۰؛ طوسی، الامالی، ص۴۷۶؛ همو، الغیبه، ص۴۴۱.

3.. ر.ک: عقیلی، همان، ج۱، ص۳۹۰.

4.. فان اس، علم الكلام والمجتمع، ج۱، ص۴۰۶.

5.. ر.ک: هالم، همان.

6.. ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۹، ص۲۲.

7.. همان، ج۳، صص۱۳۷، ۲۲۱.

8.. همان، ج۷، ص۲۶۲ و نیز برای افراد دیگر با این باور ر.ک: همان، ج۹، ص۷ و ج۱۲، ص۲۰۴.


زیدیه و حدیث امامیه
452

صفار (۲۹۰ق) با نقل فردی مجهول (رجل من اصحابنا) از ابوالجارود نقل کرده،۱ و صدوق و پدرش نیز این روایت را ذکر کرده‌اند.۲ در نقل هر سه محدث به جای «إذا مضى الإمام القائم من أهل البیت» عبارت «إذا مضى عالمکم أهل البیت» موجود است که به بحث امام قائم و مهدی موعود ارتباطی ندارد. با قطع نمی‌توان گفت کدام نقل درست است؛ زیرا سند هر چهار مؤلف خدشه‌دار است. در سند نعمانی، محمد بن جمهور به ضعف در حدیث و فساد مذهب وصف شده است.۳ در سند صفار افزون بر نامعلوم بودن راوی ابوالجارود، ابوجعفر محمد بن ربیع بن حکم نیز ناشناس است و تنها اهل سنت معرفی مختصری از او دارند.۴ در سند صدوق و پدرش، محمد بن سنان حضور دارد که هم ضعیف شمرده شده و هم احتمال دیدارش با ابوالجارود بسیار اندک است.

به نظر می‌رسد اگر درستی متن نعمانی را بپذیریم باید گفت ابوالجارود، یا راوی دیگری که متن را برساخته است، همانند زیدیان نه به یک قائم، که به چندین امام قائم باور داشته و در اساس هر که را قیام‌کننده باشد، امام پنداشته است. اگر هم درستی متن روایات صفار، صدوق و پدرش را قبول کنیم، باید گفت شهرت ابوالجارود به زیدی بودن و اعتقادش به قیام، سبب شده دیگران اعم از زیدیه یا امامیهٔ غالی در نشر باورهای خود در قالب روایات منسوب به ابوالجارود کوشش کنند. ازاین‌رو در روایات او دست برده و مفهوم مورد نظر خود (نشانه‌های امام) را در آن گنجانده‌اند.۵

به‌هرروی داخل شدن مفهوم قائم و امام با تعریف زیدیه در مفهوم قائم نزد امامیه به جز روایت ابوالجارود، مصداق دیگری هم دارد. فضیل بن رَسّان از زید نقل می‌کند که «منتظَر» (قائم مورد انتظار) مظلومی است که کشته می‌شود و مردی از نسل او که

1.. صفار، همان، ص۵۰۹.

2.. ابن‌بابویه، الامامة و التبصرة، ص۱۳۷؛ صدوق، الخصال، ۲۰۰.

3.. نجاشی دربارهٔ او به طور مبهم می‌گوید: «دربارهٔ او چیزهایی نقل می‌كنند كه خدا بهتر دربارهٔ آنها می‌داند» (الرجال، ص۳۳۷).

4.. ابن‌حبان، الثقات، ج۹، ص۱۳۰.

5.. برای دیگر روایات ابوالجارود دربارهٔ قیام قائم ر.ک: صدوق، كمال الدین وتمام النعمه، صص۳۲۶، ۶۵۳، ۶۷۰؛ صفار، همان، ص۴۸ و موارد دیگر.

  • نام منبع :
    زیدیه و حدیث امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    اعظم فرجامي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 49563
صفحه از 575
پرینت  ارسال به