این روایت ریشه در منابع و راویانی از اهل سنت دارد که گاه به تشیع و علیدوستی متمایل بودهاند.
ابوالجارود، عمرو بن ابیالمقدام، مسعده، غیاث بن ابراهیم، کثیرالنواء، عمرو بن خالد و حسن بن صالح بن حی از زیدیانی هستند که روایاتشان دربارهٔ خروج مهدی یا قائم در منابع امامی نقل شده است. از این گروه ابوالجارود بیش از دیگران راوی این گونه روایات است. وی که به تصریح منابع زیدی در نبرد و قیام زید بن علی حضور داشته و بااینحال پس از آن حداقل سی سال زیسته است، همواره به مفهوم لزوم قیام در برابر حاکم جور پایبند و مروج آن بوده است.
این روایات را منابع امامی با توجه به باور مهدی موعود، و منابع اهل سنت گاه به عنوان نمونه احادیث ضعیف بازگو میکنند. از پیامبر صلی الله علیه و اله نقل کردهاند: «شب و روز نمیگذرد مگر آنکه قائم به پا میخیزد و میگوید...».۱ از ابوالجارود از ابوجعفر علیه السلام نیز نقل شده است: «قائم ۳۰۹ سال، به تعداد سالهای ماندگاری اصحاب کهف در غار، حکومت میکند و در زمینی که پر از ستم شده، عدالت میگسترد...».۲ کاملتر این روایت را طبری شیعی در خبری طولانی نقل میکند.۳ در افزودهٔ طبری نشانهها و وقایعی از جنگهای قائم گفته میشود که برساخته بودن روایت توسط جارودیه را مشخص میکند. پیشتر اشاره شد که در این روایت از افراد و اقشار مختلفی یاد میشود که باید کشته شوند و از جمله این اقشار شانزدههزار بتریاند که از کوفه خروج میکنند و با قائم میجنگند و سرانجام کشته میشوند. به نظر میرسد اصطلاح بتریه مفهوم متأخری است که بعدها در مقابل زیدیهٔ جارودیه وضع شده است. گفته شد بتریه به سبب برخی اعتقادات دربارهٔ امام به اهل سنت نزدیکتر بودند؛ زیرا به انحصار امامت در فرزندان فاطمه علیها السلام قائل نبودند و معمولاً از محدثان بودند و کمتر با قیامهای وقت همراهی میکردند و با جارودیه اختلاف شدید داشتند؛