قرآنی را به قیام مسلحانه برگردانده بود. راوی یکی از این روایات ابوالجارود است. راویان زیدی دیگری همچون عمرو بن خالد، طلحة بن زید و حسن بن صالح بن حی نیز اخباری در تشویق و تأیید حرکت انقلابی در مقابل حکومت وقت یا دربارهٔ جنگ روایت کردهاند.۱ نمیتوان با قطعیت گفت آیا این روایات، که در منابع امامی هم رسوخ کردهاند، برساختهٔ این راویان هستند، که برخی از آنها متهم به حدیثسازیاند، یا آنان به سبب درگیری زیاد با این مسئله به دنبال چنین اخباری بودهاند و با نقل این گونه روایات آنها را به منابع امامیه کشاندهاند.
افزون بر این، در بسیاری از روایات زیدی از فضایل شهید و شهادت سخن در میان است. سعید بن خثیم با واسطه از زید بن علی روایت میکند: «هر کس با ما که از اهل بیت هستیم شهید شود، بدو هفت رقوه میدهند. پرسیده میشود: هفت رقوه چیست؟ میگوید: هفت درجه؛ و هفتاد تن نیز از خاندانش شفاعت میشوند».۲ به نظر میرسد این روایات گاه در برشمردن فضایل و پاداشهای شهید چنان زیادهروی میکنند که به غلو میگرایند؛ برای نمونه در روایتی عمرو بن خالد از زید بن علی دربارهٔ جایگاه شهیدان در بهشت چنین خبر میدهد:
۰.دوازدههزار حوری و چهارهزار دختر باکره و دوازدههزار زن بیشوهر همسر او خواهند بود و به هر همسر هفتادهزار خادم غیر از حوریان خدمت میکند.... آنان با صدایی که شیرینتر و نیکوتر از آن شنیده نشده و همه چیز را در بهشت به حرکت وامیدارد، میگویند: ما زنان جاودانه هستیم و هرگز نمیمیریم؛ ما همیشه جوان و لطیف هستیم و هرگز خشن و سخت نمیشویم؛ ما همیشه خشنود و راضی هستیم و هیچ گاه خشمگین نمیشویم.۳
منشأ برخی از این روایات کاملاً زیدی است و از آنجا به کتابهای امامیه نفوذ کردهاند؛ زیرا مشابه یا همسان برخی از این اخبار در منابع زیدی موجود است. برای