427
زیدیه و حدیث امامیه

گزارش شده است. این خبر را سه منبع شیعی با پنج سند متفاوت ذکر کرده‌اند. شاکلهٔ کلی این خبر چنین است که زید یکی از راویان امام صادق علیه السلام را به همراهی در نبرد دعوت می‌کند و او با زید دربارهٔ قیام او و لزوم اطاعت از معصوم مناظره می‌کند و سپس مذاکرات خود را با امام صادق علیه السلام در میان می‌گذارد. امام استدلال‌های وی را تحسین کرده، برهانش را قاطع ارزیابی می‌کند. در سه نقل، این راوی «مؤمن الطاق محمد بن نعمان ابوجعفر احول» است؛۱ در یک نقل نام راوی مشخص نیست،۲ و در یک نقل او «زرارة بن اعین» است.۳ کاملاً مشخص است که تلاش شده صحابی احتجاج‌گر امام صادق علیه السلام از متکلمان برجسته باشد تا بر اعتبار خبر و احجتاج‌ها افزوده شود. اما از نظر تاریخی بعید است که زراره (۱۵۰ق) یا مؤمن الطاق (۱۶۰ق)، که به هنگام قیام زید هنوز بسیار جوان بوده‌اند، به چنان شهرتی رسیده باشند که زید از آنها درخواست یاری کند و دانش کلامی آنان به این مرتبت رسیده باشد که وی را محکوم کنند.

استدلال‌های راوی مخالف زید نیز خدشه‌پذیر و سست می‌نماید؛ یکی از دلایل او در پاسخ اینکه چرا امام سجاد علیه السلام زید را از وجود امام واجب‌الطاعه آگاه نکرده، این است که امام بیم آن را داشته که زید را آگاه کند و زید با رد آن دوزخی شود. از بین سه منبع، کلینی کامل‌ترین نقل را آورده است و شارحان کافی کوشیده‌اند با جانب‌داری از زید و قیامش دلالت این خبر را رد کنند.۴

روایات دیگر در نقد زید و خیزش او، موقوف بر اصحاب ائمه‌اند. برای مثال به حسن بن حسین۵ خبر می‌دهند که زید نبیذ می‌نوشد و او در پاسخ زید را فردی

1.. كشی، همان، ج۲، ص۴۲۴، ۴۲۵؛ كلینی، همان، ج۱، ص۱۷۴.

2.. قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۳، ص۲۸۵.

3.. كشی، همان، ج۱، ص۳۶۹.

4.. برای نمونه ر.ک: مولی صالح مازندرانی، شرح اصول الكافی، ج۵، ص۱۰۷؛ رفیع الدین محمد بن حیدر نائینی، الحاشیة علی اصول الكافی، ص۵۳۸؛ و نیز ر.ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۸، ص۳۶۷.

5.. با وجود مقایسه و بررسی اسناد مشخص نشد «حسن بن حسین» چه كسی است؛ زیرا حنان بن سدیر در هیچ سند دیگری از وی نقل ندارد.


زیدیه و حدیث امامیه
426

از قیام زید درگذشته بود و این قیام هم به گونه‌ای نبود که زید از ده سال قبل از آن در تدارکش باشد؛ بلکه چون آتشی بود که ناگهان شعله کشید و به‌سرعت خاموش شد. گذشته از این، گزارش‌های تاریخی دربارهٔ قیام زید نشان می‌دهد قیام مسلحانهٔ زید، ناشی از اختلافات مالی وی با حکومت وقت بود و دعوت مردم کوفه برای شورش نقشی در آن نداشته و در تاریخ سخنی از آن گفته نشده است. به نظر می‌رسد راوی با الگو قرار دادن ماجرای قیام امام حسین علیه السلام و بدون توجه به تاریخ، داستان قیام زید را بازسازی کرده است. در یک خبر بی‌سند دیگر، حسادت زید به امام باقر علیه السلام عامل شورش وی معرفی می‌شود۱ که باز هم دچار همان اشکال ناهمخوانی تاریخی است.

مفاهیم متأخر دیگری نیز در روایت نهفته است. از جمله این اندیشه که «امام باید قائم به شمشیر باشد و نه پرده‌نشین نشسته در خانه» مربوط به باور زیدیه دربارهٔ امامان متأخر است؛ زیرا آنان امام سجاد علیه السلام، و گاه امام باقر علیه السلام، را نیز به عنوان امام پذیرفته‌اند؛ درحالی‌که این دو امام قیام نکرده و حکومتی در دست نداشته‌اند. باورِ «لیس الامام منا من أرخى علیه ستره، انما الامام من شهر سیفه» در مناظره‌ای دیگر بین ابوبکر حضرمی و علقمه با زید به نقد کشیده شده و به این سبب که زید نتوانسته بر این ادعا دلیلی اقامه کند، محکوم شده است.۲ به نظر می‌رسد برای رد باور زیدیه دربارهٔ شورش مسلحانه بیش از همه سعی شده این باور بارز آنان تضعیف و فروریخته شود.

گفتنی است تنها کلینی روایت مناظرهٔ امام باقر علیه السلام و زید را گزارش کرده و عیاشی آن را به‌اختصار و تنها با ذکر استدلال‌های امام باقر علیه السلام با توجه به آیات قرآن، که جنبهٔ تفسیری به روایت داده، آورده است.۳ این گزینش به‌اشاره نشان می‌دهد که عیاشی به همهٔ عبارات روایت اعتماد یا باور نداشته و کوشیده با تقطیع از سستی روایت بکاهد.

خبر طولانی دیگری از امام صادق علیه السلام با همین تندی و سخت‌گیری نسبت به زید

1.. قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۳، ص۲۸۴.

2.. كشی، همان، ج۲، ص۷۱۴.

3.. عیاشی، التفسیر، ج۱، ص۲۹۰.

تعداد بازدید : 50015
صفحه از 575
پرینت  ارسال به